ممکنه چنین شکایتی باشه

الان خیلی ناراحتم این حرفارو زدم ولی من به خاطر ازار و اذیتاش رفتم زیر سرم و تو اموزشگاهش بهم بدترین حرفارو زد و من برای اینکه سکوت اونجا بهم نخوره جیزی نگفته بودم

الان چون میدونم ادم خیلی کینه ای هست میگم نکنه ازم شکایت کنه مثلا به جرم مزاحمت با پیامک

توهین و افترا نزدم... ولی خوب هر سه چهارروز بهش پیام دادم چون زیر فشار و ناراحتی زیاد بودم و میخواستم حرفام و بهش بزنم چون نتونستم حرفام و بهش بگم و گفتم اگه منم حرف بزنم میگه محیط اموزشگاهم و بهم زدی . از محیط اموزشگاش بد گفتم که گفتم تو هنرحو نداری چون محیط اموزشگاهت قدینیه دیواراش کهنه و رنگ و رورفتست.. چه طور به خودت اجازه دادی صدات و ول کنی رو سر من ... نمیدونم اون منشیت با ارایشای عجیب غریبش هنرجوهات و فراری میده یا مثلا همش میشینن درباره پسرا حرف میزنن محیط اموزشگاهت و خراب کردن

اخه میخواست تقصیر من بندازه که تو اعتراص کردی من هنرجوهام برن خسارتش و از تو میگیرم ولی منشیش خیلی یه جوری بود و محیط اموزشگاه و خراب کرده بود‌. ..بعدهم بهش گفت سر فلان درس استاد فلانی باهات اونجوری حرف زد انداختت از کلاس بیرون که درست و ول کردی خوب شناخته بودنت

. خیلی ادم عجیبیه..این تو دانشکاه همکلاسم بود نتونست درس و ادامه بده با فوق دیپلم اومد بیرون رفت سراغ نقاشی و...

الانپشیمونم چرا با همچین ادمی دهن به دهن شدم ولی خیلی بهم فشار اومده بود ادمی که از من تثلب میگرفت و... باهام به بدترین نحو حرف زده بود تحقیرم کنه سعی کردم میامکای تحقیر امیز براش بفرستم

نه عزیزم توهین و افترا نزدم فقط گفتم منشیت همش درباره پسرا تو محیط اموزشکاه صحبت میکرد و با اون وصع ارایش و...محیط اونجارو از محیط اموزشی تبدیل کرده بود به یه حای دیگه 

یکم هم حرفای تحقیر امیز درباره وصع درسیش و محیط اموزشگاهش زدم..چون خیلی خیلی احترامش و نگه داشته بودم ولی اون انگار کینه داشت از من خیلی اذیتم کرد.. و کلا از قصد ازار و اذیتم میرسوند..

چندبارم حاهم منشیش صدام و صبط کرده بود گفت تو اون محیط امنیت نداشتیم منشیت صدام و صبط کرده بود بره خداروشکر کنه ازش شکایت نکردم

مرسی عزیزم با این محتوایی که برات تعریف کردم ممکنه دستش برای شکایت باز هست؟ 

نمیدونم ولی متوحه شدم کینه خیلی زیادی نسبت به من داره و منم  تو پیام سعی کردم تحقیرش کنم به خاطر فشارزیادی که روم بود..پولم و خورد..بهم توهین کرد صدام و صبط کرده بود با منشیش حتی وسیله هام و برداشته بودن

من فک میکردم رفتم اموزشگاه دوست قدیمی ولی اون نتونست درسش و ادامه بده من تا ارشد خوندم کینه داره بهمن