بله- مساله اینه ک هیچ آدمی نمیتونه در ارتباط با یک آدم تمام اشتباهاتش رو اصلاح کنه، همیشه آدمهایی ک دایره ارتباطات اجتماعی وسیعی دارن خیلی بهتر میتونن با دیگران ارتباط برقرار کنن، چون آزمون و خطاهایی ک برای یادگیری نیاز دارن رو روی تعداد زیادی از اشخاص میتونن پیاده کنن😉
ب ی پسر دختر باز نگاه کن؟! چرا اون پسر اینقد در مخ زدن ی دختر حرفه ای شده؟! چون با دخترهای زیااادی در ارتباط بوده و تمام آزمون و خطاهاش رو روی یک دختر خاص پیاده نکرده، ارتباژات وسیع باعث اعتماد ب نفس بیشتر هم میشه، همونجور ک دختر پسرباز میتونه عین آب خوردن مردا رو روی انگشتش بچرخونه چون تجارب زیااادی داشته.
با خودت ی مدت خلوت کن، نیازهای واقعی خودت رو سناسایی کن و بپذیر، هرررر جوری ک دوس داری باهات رفتار بشه رو روی کاغذ بیار و بپذیرش و اول خودت با خودت همونجور رفتار کن، وقتی خودت با خودت خوب رفتار میکنی، ی معجزه اتفاق میفته، تو دیگ ب آدمی ک مطابق استانداردهات باهات رفتار نمیکنه اجازه نمیدی تو زندگیت بمونه، تو خودت سبک ارتباط آدما با خودت رو طراحی میکنی و هرکی ک روی این استانداردها پا بذاره از ارتباط با تو کنار گذاشته میشه.
بعدش وارد ارتباط شو، سعی کن با خانم ها راحت ارتباط برقرار کنی، من احساس میکنم شما تمایل زیاااادی برای شناخت زنان و نزدیک شدن ب زنان داری ولی چون از جانب پدرت مداااام سرکوب شدی و حس بی لیاقتی و بی کفایتی بهت دست داده، اعتماد ب نفس خودت برای اینکار رو از دست داده ای، و حالا با دیدن هر زنی ک از کنارت رد میشه، ب اضطراب و تپش میفتی ، چون این برات ب صورت ی عقده در اومده،
وقتی از این اضطراب و عقده رها بشی و احساس آزادی کنی و حس کنی راحت میتونی ی زن رو تحت تاثیر قرار بدی، اونوقت دیگ هر زنی به چشمت نمیاد، زنی ک بهت خیانت میکنه و بهت حس ناکافی بودن میده ب چشمت نمیاد، بلکه نسبت ب زنی احساس تعلق میکنی ک باوجود عشق و محبتی ک بهت داره ولی در جای مناسب هم بلد هست با تو جوری رفتار کنه ک متوجه اشتباهت بشی و رفتارت رو اصلاح کنی.
طول میکشه این فرآیند ولی ارزشش رو داره