برای اینکه یک زن عاشقت بشه و عاشقت بمونه همیشه باهاش نرم نباش، هروقت دیدی ی زن داره باهات بازی روانی میکنه و یا از علاقت سواستفاده میکنه باید بتونی قاطع باشی و جلوی این رفتار بایستی، آدمها چ زن و چ مرد جذب کسی میشن ک جذبه و هیبت داره و میدونن ک اجازه ندارن بااین آدم هرجور دلشون خواست رفتار کنن، آدمها جذب کسی میشن ک میدونن باید بهش احترام بذارن و در غیراین صورت نادیده گرفته میشن، کلا زیادی خوب بودن دل هرکسی رو میزنه، ن آدم باید هار باشه و ن همیشه شیرین و مهربون، فقط باید در جای مناسب رفتار مناسب رو نشون داد، و منطقی بودن ب آدم این امکان رو میده ک مناسب رفتار کنه
راحت باش گریه کن هرچقدر میخوای، چون گریه کردن معادل ضعیف بودن نیس، خشم مثل ی گدازه است ، داغ و روان، اگر شخم ب موقع نتونه فوران کنه و تخلیه بشه، میره در لایه های زیرین مغز ته نشین میشه و سرد میشه و تبدیل ب افسردگی و اندوه میشه، خیلی از افسردگی هایی ک داریم خشم های سرکوب شده و ابراز نشده و سرد شده ی ما هستن.
قضاوتی ک خودت در مورد خودت میکنی بیشترین تاثیر رو روت میذاره، صدای درونت میتونه بهترین دوست یا بدترین دشمنت باشه.
دقیقا همه این نکات راجع ب من صدق می کنه. تا حالا پیش روان شناس های مرد می رفتم. روششون هم شناختی بود، کاش پیش روان شناسان بانو می رفتم. شما بهم برنامه و راهکار دادی. نوشتن، نوشتن. بعدش اجرای اونا رو خودم.
مفهوم احترام به خودم رو هیچ وقت یاد نگرفته بودم.
شما انسان خوش رفتار و نیکو کرداری هستین، ب طرف مقابلتون حس امنیت و آرامش رو القا میکنین، این برگ برنده بزرگی در شخصیت شماست، شما فقط نیاز دارین عزت نفس خودتون رو محکم تر روش کار کنین، ب خودتون اطمینان داشته باشین و اضطرابی ک پدرتون بهتون میداد رو لغو کنین و از دستور کار خارج کنین،پدرتون با امر و نهی زیاااادش فقط باعث میشده شما هی باور کنین ک وای من از پس هیچ کاری ب تنهایی برنمیام، وای من خودم هیچی بلد نیستم و همیشه باید یکی باشه ک تک تک رفتارام رو تایبد کنه و حتی نسبت ب هوش و ذکاوت و توانایی یادگیری خودتون هم دچار شک میشدین( امر و نهی زیاد روی همه همین اثرات رو میذاره ، روی همه، ن فقط شما! اصن امر و نهی زیاد خودش یه بازی روانی، راهکاری برای مطیع کردن آدماست😉) و همزمان از این وضعیت هم ب شدت خشمگین بوده ای فقط ب عنوان کودک اجازه نداشتین اعتراض کنین یا خشمتون و نارضایتی تون رو از این کار ابراز کنین،ولی الان میتونین اون خشم و نارضایتی رو ب یاد بیارین و تخلیه اش کنین و خودباوری رو هی در ذهن خودتون بکارین.
شما خیلی مودب و فروتن و برازنده و متشخص با ی خانم رفتار میکنین، فقط کافیه ی خانم از لحاظ روانی سالم باشه ک مجذوب شما بشه، خانمی هم ک بدرفتاری در الگوش هست هرگز مجذوب شما نمیشه و این به نفع شماست😅😉
البته من تایید نمیکنم ک الزاما ی روان شناس خانم هم بتونه بهتون کمک کنه😅
کلا روانشناسی علم پیچیده ایه و من عمیقا باور دارم بهترین روانشناسان کسانی اند ک بیشتر از دیگران رنج کشیدن و تونستن از اون رنج ها عبور کنن، یک انسان درد نکشیده و کسی ک لای پر قو بزرگ شده از روانشناسی چیزی حالیش نمیشه، احساس همدلی و درک نداره، صرفا دوتا کتاب خونده و مثل ی ربات باهات حرف میزنه، ولی کسی ک درد و رنج کشیده دقیقا تو اون لحظه ک باهاش صحبت میکنی از لرزیدن چشمات و تغییر لحن صدات میفهمه ک الان چقددددددر معصوم و تنهایی، و ب آغوش کشیدن کودک تنها و وحشت زده و اندوهگین و خشمگین درونت رو بلده، همدلی کردن رو باهات بلده، میتونه از این وضعیت عبورت بده و راه رو ب درستی بهت نشون بده.
و همیشه اینو بدون اگر خودت رو بشناسی خودت بهترین روانشناس و درمانگر خودت خواهی بود.😉
در مورد روانشناس خانوم
مهسا وحدت حرف نداره، پر از زنانگیه این زن
بهم پیام بدین راه ارتباطی باهاشون رو بهتون بدم
ی کودک فقط چیزهایی رو یادمیگیره ک والدین و اعضای خونوادش بهش یاد میدن، والدینی ک ب کودک احترام نمیذارن، آزادی عمل نمیدن، فرصت ابراز احساسات نمیدن، و مدام سر هر حرکتی سرزنشش میکنن، تحقیرش میکنن، مدام بکن و نکن براش میکنن و تمام اختیارات ی کودک رو ازش سلب میکنن، اونها بااین رفتار حس هیچ بودن، پوچ بودن، بی ارزش بودن، نالایق بودن، عیب و نقص داشتن، ناکافی بودن، دوست داشتنی نبودن،بی اهمیت بودن، و پس زده شدن رو ب کودک میدن.
در علم ریاضی ۲+۲ همیشه میشه ۴، در علم روانشناسی هم چنین رفتارهایی همیشه چنین نتایجی رو در پی خواهد داشت!
حتی روابط انسانها با هم یک الگوی ریاضی و مهندسی شده داره، رفتار a همیشه نتیجه a رو داره، و رفتار b همیشه با نتیجه b همراهه!
هرگز خودت رو بخاطر آسیبهایی ک دیدی و داری سرزنش نکن، تو راهی جز آسیب دیدن نداشتی، تو انتخابی جز زخم شدن نداشتی!
از هیچ چیز در مورد خودت خجالت نکش و شرمگین نباش، از هیچی.
یه دنیا ممنونم. ممنونم از حس خوبی که بهم دادی. خدا تعداد خانمایی مثل شما رو زیاد کنه.
نوشته های شما رو چند وقت یه بار مرور می کنم.
راستی خانمی!
همون چیزی که شما گفتی برگ برنده منه یعنی صداقت و دل پاکی، اینقدر بهم گفتن ساده و چقد ساده، تحقیرم کرد و همیشه عذاب کشیدم.
دارلینگ جان، البته روانشناس نیازی نیست همه چی رو خودش رو تو زندگی خودش تجربه کرده باشه
چون روانشناس میفهمه، واگرنه از نظر هیجانی تحت تاثیر قرار نمیگیره
البته که من هم قبول دارم خود روانشناس باید سفر قهرمانیش رو طی کرده باشه
سلام ب روی ماهت گلم🌷
متشکرم این نظر لطف شماست.
من فقط گذشته خیلی تلخی داشتم، سالهای زیادی منتظر ناجی موندم ولی ناجی نیامد ک نیامد...
از ی جا ب بعد تصمیم گرفتم خودم ب نجات خودم برخیزم، ب دنبال حقیقت رفتم، ب دنبال شناخت و دوست داشتن دختری رفتم ک هرگز احساس دوست داشتنی بودن و ارزشمند بودن نکرده بود، دوست داشتن این موجود دوست نداشتنی سخت ترین چالش من بود، قبول داشتن دختری ک هرررررگز تایید نشده بود سختترین کار من بود، ولی متوقف نشدم، من ی افسردگی ۲۸ ساله رو بدون حتی یک قرص درمان کردم، منی ک از خودم گریختم و گریختم و گریختم در آخر تمام قد با خودم روبه رو شدم و خودم رو ب آغوش کشیدم.
من فقط نخواستم رنجهامو هدر داده باشم.
در قعر دره بودم و همیشه خیره ب افق...
زندگی منو مجبور کرد ک درمانگر خودم باشم، هر چی هستم فقط ب واسطه ی احیای خودم بدست آورده ام، باور کن✨🌹♥️
من عطش زیادی ب آموختن و دانستن داشتم، کتابهایی ک خوندم معدوده ولی عمیقا تجزیه و تحلیلشون کردم، عمیقا سعی کردم بفهمم اون کتاب چ ابزاری رو داره بهم معرفی میکنه، اسم چندتا از بهترین هاشون رو براتون میذارم امیدوارم ک برای شما هم مفید واقع بشه:
در حوزه عزت نفس:
زندگی خود را بیافرینید از جفری یانگ
شفای زندگی - قدرت در درون ماست- از لوییز هی
نیمه تاریک وجود - راز سایه- از دبی فورد
درمان خلا عاطفی از جانیس وب
والدین سمی
مادران سمی
والدین خودشیفته
روانشناسی عزت نفس از دکتر براندن
در حوزه روابط :
افسانه کاریزما
زنان مردان را ازدست میدهند چرا
رارهایی درباره مردان
زنان زیرک
هنر زن بودن
پنج زبان عشق
آیا تو آن گمشده ام هستی
بدستش بیار و نگهش دار
روان شناسم بیشتر بهم حس گناه داد. احساس می کردم من مقصرم. تبدیل به یه آدم اهمالکار و منفعل مطلق شدم. از قبل بودم، بدتر شدم. از رویکردهای روان شناسی بیشتر از روانکاوی خوشم میاد، برگردم به اون دوران و گریه کنم، زخمام خوب بشه. توانمند بشم. چون زیر نطر یه روانکاو کار نکردم یا دوستی مثل شما نداشتم، چسپیدم به گذشته و نشخوار فکری.
کودک درونم خوب نشد. چیزی که من انتطار داشتم مثل رویکرد شما بود، همدلی و ترمیم. بعدش می تونستم مسیولیت پذیر و انتقادپدیر بشم و همدلی منم با مردم بیشتر بشه.
چقدر شما قشنگ و آگاهانه حرف میزنین 🙏
خواهش میکنم، لطف دارین، ان شاالله شما هم ب روزای ناب خودتون وصل میشین و زندگی رو از روی قله ی خودتون تجربه میکنین و میچشین.
صداقت داشتن ک شرط انسانیته، بخاطرش احساس حقارت نکنید، اما ساده بود- آه امان از ساده بودن😅
بذارید ی راز بزرگ رو لو بدم😁
در زندگی سه دسته آدم وجود داره، سه شخصیت- گرگ سفید/ گرگ سیاه/ گوسفند
ک البته من ب جای گرگ سفید و گرگ سیاه ترجیح میدم از شیر و کفتار استفاده کنم، چون گرگ سفید و گرگ سیاه ناخودأگاه سطح یکسانی از قدرت رو در ذهن آدم تداعی میکنه، ولی در واقع اینها هم قدرت نیستن!
ما تو زندگی با هر سه دسته ناگزیر مواجه خواهیم شد.
شیر در جایگاه قدرته و قدرت واقعی از آن شیره، شیر هرگز برای دریدن دیگران از قدرت استفاده نمیکنه، شیر کسیه ک همچنان ک از حریم و منافع خودش مراقبت میکنه اما مراقب حقوق دیگران هم هست و حتی جلوی کفتار ها می ایسته! خلاصه شخصیت شیر دارای قدرته ولی مقید به عدالت !
شخصیت کفتار قدرت داره ولی از قدرت سواستفاده میکنه، کفتار فقط با تجاوز ب حریم دیگران و دزدین منافع و دارایی های دیگران کسب قدرت میکنه، و شخصیت گوسفند کسیه ک همیشه طعمه ی کفتار میشه!
گوسفند کسیه ک قدرت نداره، همش در جایگاه قربانی و ضعفه، کفتارها خیلی زیاد و مکرر ب این شخصیت جذب میشن و ازش سواستفاده میکنن ، در واقع گوسفند قدرت رو واگذار کرده.
ولی مساله اینه ک آدمها صد در صد اوقات یک شخصیت ندارن، شخصیت کسی ک گوسفنده بین گوسفند و کفتار نوسان میکنه، یعنی ی آدم میتونه جلو کفتارهای دیگ گوسفند بمونه ولی برای جبران این وضعیت جلوی گوسفندان دیگه شاخ و شونه بکشه و کفتاربازی دربیاره!😉
خلاصه ک هر چی ک هست جنگ قدرته!
آدمها در پی دزدیدن قدرت از هم هستن، دزدین انرژی!
اگر هوش هیجانی ات رو ب کار نگیری ب راحتی میتونی طعمه کفتارها بشی، ولی بااستفاده از هوش هیجانی میتونی ب شیر بودن خودت وصل بشی و هم از خودت مراقبت کنی هم از دیگران!
آدمهای با ذات نیکو مثل شما، اگر بخوان ب قدرت وصل بشن معمولا شخصیت شیر رو انتخاب میکنن، آدمهای منفی و خیلی عقده ای و خودشیفته معمولا کفتار بودن رو انتخاب میکنن و با کفتار بودن راحتن.
خلاصه ک باید تمرین کنی ک با مشاهده و نظاره آدمها و حالتهاشون بتونی آدمها رو دسته بندی کنی و بدونی هر کس الان تو چ جایگاهیه، اگر شیره مثل ی شیر باهاش مسالمت آمیز و مقتدر و مطمئن روبه رو بشی ، اگر کفتاره اگر لازمه بزنی تو دهنش و پسش بزنی😉، اگر گوسفنده هم میدونی ک قدرت آسیل زدن بهش رو داری ولی شرافت شیر نیازی ب آسیب زدن ب دیگران نداره!😉
این بحث خیلی گسترده است، ولی خب سعی کردم کلیاتش رو خدمتت عرض کنم.
حقیقت اینه ک بدون آسیب دیدن احساس رنجش و نفرت بوجود نمیاد، و بدون التیام هم بخشش صورت نمیگیره.
خیلی از روانشناسان اصلا ب اهمیت التیام واقف نیستن، طرف با کلی زخم روحی و روانی و ی حالت درب و داغون بهشون مراجعه کرده و این فرد باید مورد همدلی و پذیرش و تخلیه شدن قرار بگیره ولی بدون این کارها فقط ب طرف مقابل اینو القا میکنن ک تو الان باید ببخشی و اگر نبخشی بدی! اصلن بعضی وقتا ی جوری باهات حرف میزنن ک حتی بخاطر اینکه آسیب دیدی هم احساس گناه کنی!!!!
خب معلومه هزاران جلسه تراپی با همچین کسی ک حتی الفبای همدلی و درک رو نمیدونه فقط اتلاف هزینه و وقته، و همونجور ک اشاره کردین باعث وخیم تر شدن اوضاع هم میشه.
اگر یاد بگیری ک چجوری با خودت همدلی کنی و زبون حرف زدن با خودت رو یاد بگیری، باور کن دیگ هیچکس مثل خودت نمیتونه باهات همدلی کنه و همدلی خودت با خودت برات لذتبخش ترین چیزه، و از کسی ک بهت حس بدی میده سریعا فاصله میگیری و میذاریش کنار.
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
4 ثانیه پیش
6 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز