نه ناراحت نمیشم، اینم یه بخشی از زندگیه اتفاقا خوبه بچه ها برن سراغ زندگیشون ماهم فراغ بال پیدا میکنیم
فردا دخترم با نامزدش میره خونه شون از الان دلم گرفته🥲ولی واسه شما زوده لذت ببر از با بچه بودنتون
منممم
تازه من میشینم غصه میخورم اگ دومادم یا عروسم اذیتشون کنن چی😢
آره همون اوایل تولد دخترم یه دکلمه گوش میدادم همون جیگرگوشه ی مامان
انقد دلم گرف که نگو زنگ زدم شوهرم گریه کردم فکراینکه دخترم ازم جدابشه دیوونم کرده بود بعداز چند روز دیگه یادم رفت سعی کن فک نکنی به چیزای خوب فک کن
طبیعیه خوب الان چون کوچیکه وهمه کاراشو خودت انجام میدی نگرانی که نکنه وقتی بزرگ شد بره و کسی نباشه کمکش کنه ولی این درحالی هستش وقتی بزرگ شد خودت میگی دیگه وقت ازدواجشه باید سروسامون بگیری و از این حرفا یجورای خودت هم دلت میخواد بره پی زندگیش پس نگران نباش بسپر به خدا
شما نشخوار ذهنی داری
البته من هم بعضی وقتا اینجوری ام البته شما فکرت مثبته اینکه ازدواج میکنه و میره سر خونه زندگیش خیلی هم خوبه.ولی من همش ترس از آینده شون دارم.نزدیکترین ترسم هم فعلا مدرسه رفتنشون همش میگن میرن حرفهای زشت از بچه ها یاد میگیرن یا درس نمیخونن یا این چرت پرتها.اینا نشخوار. ذهنیه و خیلی بده مریضیه
شاید بزرگتر شه این طرز فکرتون از بین بره با مرور زمان
من تک فرزندم
کوچکتر که بودم مامانم به شدت وابسته من بود جوری ک یک ساعتم تنهام نمیزاشت میگف دلم تنگ میشه
الان ک ۲۰ سالمه آرزوشه شوهر کنم برم همش گیر میده به خواستگارات چرا جواب منفی میدی فقط زودتررربرووو دلمم عروسی میخواد😂
