حق با من بود یا همسرم ازش متنفرم واقعا

از این مردا آبی گرم نمیشه . نه اینکه درکت نمیکنه ها نه 

سطح درکش انقده 

مغزش انقده

ادمای دور و برت رو عوض کن 

با دوستایی بگردین ک خانم ها به خودشون بها میدن و ... بزار ببیته تا بفهمه 

در مقابل هم اگ زندگیتو دوست داری لج نکن حرفم نزن 

فقط در عمل انجام بده 

در عمل مهمون داشتی نشون بده خسته ای 

مثلا شب نشستی جلو مهمون یکم چشاتو ببند با خنده بگو ببخشید چشمام باز نمیمونه از خستگی

اتاق خواب خودتون رو به مهمون نده جوری رفتار نکن ک کسی یا بچه ها واردش بشن 

حریم خودتو برای آرامش خودت حفظ کن 

منتظر نباش شوهرت یا هرکس درکت کنه و بگه عزیزم خسته ای برو بخواب...خودت خودتو درک کن و بدون تو در هر شرایطی خیلی ارزشمندی

اسیییی الان تاپیکاتو دیدم دختر این مرد دیوونه ست قصد جونت رو کرده، تو رو خدا انقد بی اعتماد به نفس نباش حالا که سر کار میری حتما برو پیش یه روانشناس و یه مدت باهاش حرف بزن و مشورت کن ببین واقعا میتونی با این آدم بمونی و بسوزی و بسازی؟ سنی نداری که مثل خودم ، هیچوقت هیچوقت شغلت رو از دست نده حتی اگه خواستی پزشکی هم بخونی هیچوقت از این شغلت استعفا نده حتما سرکارت برو چون این شغلته که بهت قدرت تصمیم گیری میده 

ببین حتما قرص بخور یا یه روش مطمئن انتخاب کن که بچه دار نشی به کاندوم و این مردک اعتماد نکن 

اشکالی نداره اگه پدر نداشتی منم پدر نداشتم و فرزند طلاق بودم ولی هیچ وقت تو سری خور نباش ، مامانت هست اگه یه روز بخوای بری پیشش؟ اصلا رو زندگی با این آدم حساب باز نکن حتما برو مشاوره که ببینی باید چیکار کنی 

اسایش ندارم بخدا، کاش هماهنگی میکردن یهو ساعت یازده میبینی در میزنن ده نفر میان با بچه باید سریع غذا درست کنم

نود درصد همینن .. بقیه هم جلو دیگران فیلم بازی میکنن و اون چیزی ک منو تو میبینم فقط یه نمایشه 

منتظر تغییر شوهرت نباش عزیزم

تغییر رو از خودت شرو کن تا در دیگران ببینیش

اسی اصلا فکر نکن کارت زشت بوده. خانواده همسر منم شهرستان. واقعا مهمون چند روزه خستگیش غیر قابل تحمله. من اوایل سعی می کردم‌سنگ تموم بذارم بعد دیدم نه دارم هلاک میشم. دیگه مثلا صبحها زود بیدار نمی شدم خودشون پا میشدن نون میگرفتن صبحونه میخوردن. الآن هم تایمایی که میرم سرکار نمیان. همسرم کاملا خستگیم رو درک میکنه و کلی ازم تشکر میکنه

 جلوشون خودتو خسته نشون بده خیلی سنگ تموم نذار 

بذار خودشون کارها رو بکنن از سر کار اومدی استراحت کن حسابی هم از شوهرت کار بکش از داد و بیدادشم نترس

بازم میگم بین خودتو شوهرت تنش ایجاد نکن اگر زندگیتو دوست داری ... زن زرنگ در آرامش زندگی میکنه چون لیاقت داره ... فقط خودت به خودت احترام بزار 

برو برا خودت تنها چایی بریز به مهمونتم بگو اینجا دیگه خونه خودتونه تعارف نکنید 

خودتو براشون خسته نکن 

از فکر نظم خونه به مدت یه هفته بیا بیرون ولی کلفتی بقیه رو نکن ... کار خودتو بکن و درموردش به شوهرت هیچی نکن 

وقتی رفتن خونه رو مرتب کن و هر چی رو بزار سرجاش

انتظارت رو از همه حتی از شوهرت به صفر برسون تا ذهنت مستقل بشه

خودتو دوست داشته باش

حق کاملا با شماست

من معمولا از این راهنمایی‌ها نمی‌کنم، ولی وقتایی که این مهمون‌های نطلیبده رو داری دیرتر از سر کار بیا(به بهانه اضافه‌کاری و جلسه و…)،شده بری خونه دوستی، مادری، کسی

یه چیزی هم بیرون بخور، رسیدی خونه خوشرو باش اما خسته، یه دوش بگیر و بخواب. بذار آشپزی و کارهای این مدلی با خودشون باشه. حتی چندان پی این نباش که چی توی خونه تموم شده بخوای به همسرت بگی بخره، خودش میدونه با خانواده‌ش.

اول توی ذهنت به این باور برس که خودش می‌دونه با خانواده‌ش، بعدش عملی کردنش آسونه