داشتیم حرف میزدیم بعد یهو بحث شد که شوهرم گفت میخوام مسئله ای رو بهت بگم که درکم کنی گفت توی عقد رفتی لنز گرون 1تومتی خریدی ارزون ترم بود ولی تو گرون ترینشو خریدی
من چشام ضعیفه لنز طبی رنگی گرفتم برای عقد.
بهم گفت میتونستی باهام کنار بیای ولی نیومدی
بعدشم بهم گفت آره خب چون دغدغه پول در آوردن فقط برای منه توکه از هر نظری تأمینی من که هیچوقت برات چیزی کم نزاشتم برای همین منو درک نمیکنی که چه طور خرج کنی و اصلا به فکر من نیستی
کلی ناراحت شدم این حرفارو زد هرچی من حرف زدم هرچی اون حرف زد آخرش هیچ کدوم قانع نشدیم و خوابش گرفت رفت بخوابه