هجده سالمه تازگیا رستوران کار میکنم سالندارم
یسری زن متاهل بودن مجردی اومدن نشسته بودن
از مشتری پرسیدم شما سفره روی میز جمع کردید
میخواستم ازشون تشکر کنم:)
برگشتم برم دیدم پشت سرم یکیشون گفت
نه نگران نباش ما از این کارا نمیکنیم بعد خندیدن)
اولش ناراحت نشدم بعد چنددقیقه نشستم فکر کردم
بغضم گرفت
الانم بغض دارم ولی دیگه مهم نیست
زیاد دل نازک نیستم نمیدونم چم شد
نمیدونم کی قراره به شغلم عادت کنم:)