تایپیک قبلم بینید دلیل عصبانیتم توتیپیک قبله... دلشتم غذامیدادم بچم گف برو اب بیار اب اوردم بذاش نصفش و ریخت توسینی ک غذاش داخلش بود نصفشو خورد گف برودباره بیار منم عصبی بودم گفتم چراریختیش نیاوردم براش.. کلی داد زد و بلند شدم موهاموکشیدو کلی چنگم زد ک دستام خونی شذ زدم تو گوشش کلی گریه کرد.. باز بلند شد کلی زدم و هیچ نگفتم هی موهام کشید هی گفتم بسه باز هیچ نگفتم ول نکرذ ی داد بلند زدم ک خونه رفت توحلقم و حلش دادم افتاد بازشدبد گریهکرد وبلند شد باز هی منو میزد هی میزد. کلی عصبی شدم ایندفعه دیگ هیچ نگفتم فقط گریه میکردم اینقد موهام کشید تادیگ خوذش خیته شد.... حالاعذاب وژدان داره میکشتم همش دارم گریه میکنم حتی کفر هم گفتم منی ک ازکفر متنفر بودم خدایامنو ببخش الانم خوابه منم فقط دارمگریه میکنم و میبوسمش