ی خواستگاری داشتم بعد عکس منو دیده بود
فامیل خانم داییم میشده
خانم داییمم گفته لحظه شماری میکرده بیاد خواستتگاریت
خلاصه وقتی اومد خواستگاری ما تو اتاق ۱ ساعت حرف زدیم شاد و خندان بود خیلی خوشحال بود من فکر کردم منو قبول کرده
بعد ۴ روز مادرش پیام داد گفت پسرم گفته با دختر شما تناسب و تفاهم ندارن اصلا شوکه شدم
نمیدونم چرا اینجوری گفت