سلام عزیزان. من باردارم واستراحت مطلق خونه مامانم شوهرم خیلی سردشده زنگ میزنه خیلی سریع خداحافظی میکنه یامیادسربزنه مدام میگه من برم میره پیش مادرش که من بامادرش یک دنیامشکل دارم احساس میکنم مادرش پرمیکنه خیلی دلم گرفته
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
منم دوران بارداری که ازهم دور بودیم اینجوربود،بعدیه روز که اومدپیشم بهش گفتم من اگه محبت تو رونبینم میمیرم دوست ندارم هیچکس بین من وتو باشه اولویت اولمون باید برای هم خودمون باشیم گریه کردم بغلش کردم انقد وابستش کردم هرروز تا اومد سمتم
اشکال نداره بزار ور دل مادرش باشه .تا خسته شه . تو هم حالا که مجبوری دور باشی یکم تمرکزتان از شوهرت بردار برا خودت وقت بگذرون تا زودتر و راحتتر بگذره کتاب زیاد بخون درباره نی نی و خریدهات و برنامه هات هر کاری میتونی بکن. خلاصه که خوش باش .
ماه ۸ ازصبرکردن واقعاخسته شدم این چندماه که پیش مادرش بوده واقعاعوضش کرده نمیدونم برگردم باهاش چکارک ...
نترس وقتی برگردی خونت و نی نی تون هم کنارتون باشه میشید یه خانواده کامل . دیگه مادرش میره به کنار . الان شوهرت هم سخته هم تنهاس هم از نظر ج بهش فشار میاد لجبازی یا بد اخلاقی میکنه . و رفته طرف مادرش