2777
2789
عنوان

حق با کیه بنظرتون کمک

68 بازدید | 7 پست

سلام بچها

کم طولانیه 



داداشم ی رشته مهندسی دانشگاه خوب پارسال قبول شد





اینم بگم قبلش رشتش تجربی بود





رتبه خوبی نیاورد سال اول





پدر مادرم گفتن نمیخواد باز تجربی بدی و ولش کن





گفتن بیا برو پیام نور همین رشته مهندسی





ی ترم رفت اومد گفت کلاساش کمه و اینا من میخوام دولتی قبول شم نشست خوند همین پارسال







دو ترم رفت بعد ترم دوم که اومد خونه شروع کرد که من





 استعدادش ندارم علاقه ندارم و فلان چون چنتا درس 





ریاضشو افتاده بود حال روحیش خوب نبود





اینم بگم وابستس کلا تو خوابگاه انگار فشار اومده بود بهش





بعد بابام باهاش حرف زد که بعد پشیمون نشی و فلان



بابام باهاش بحث کرد بدجور





بعد داداشم شب خواب بودیم از خواب پرید گفت دارم میمیرم و سکته میکنم و اینا





۴ صبح بردیمش درمانگاه گفتن عصبیه چیزی نیست



شروع کرد یسری دارو گیاهی بهش دادیم بهتر شد





رفتیم پیش روانشناس بابت همین تغییر رشته





روانشناس گفت هر کسی مستعد ی زمینه ای و فلان





تست شخصیت ازش گرفت گفت چون رشته روانشناسی رشته خوبیه برات بنظرم





داداشمم قبول کرد ولی شک داشت





بابامم بهش گفت میری شهر دیگه هزینه داره و فلان همین رشترو بیا پیام نور بخون ما پول ازاد نداریم





اقا اینم یسری پشیمون شد بره درخواستمو پس بگیرم 



گف حالم بد شده شمام دیگه تحویلم نمیگیرید رشتم 





مهندسی نیست میخوام برگردم همون ولی بابام اینا نزاشتن گفتن دوباره ی ترم دیگه بیای بگی





اینم بگم از بچگی ریاضیش ضعیف بود حفظیاتش قوی



خیلی حس میکنم حساس خیلی پسر خوبیها





حرف گوش کن همیشه اهل هیچی نیست مهربون



اقا این رفت ترم جدید دیدیم باز تو خودشه میگه حس خوب نمیگیرم ازین دانشگاه من اشتباه کردم اون دانشگاه 





خوب و ول کردم



حالا آیندم چی میشه 





منم دیگه راستش حوصلش نداشتم



گفت غلط کردی میخواستی نکنی





خیلی ناراحت شد منم خیلی عذاب وجدان گرفتم



بردیمش روانپزشک دارو داد یکم بهتر شده



ولی مامانم میگه این چش خورده 





مامانمم این چن وقته خیلی شکسته شده 



اعصابم خورده





چون کلا از بچگی خیلی باهوش بود بعد اصن تو چشم همه فامیل و در و همسایه



خودمم حسودیم میشد یکم بهش



من که میگم خرافاته خود داداشم تقصیر خودشه





حالا باز اومده میگه برم سربازی که بتونم کنکور تجربی بدم



بابام میگه تو مال سربازی نیستی



راستم میگه جامعه پر گرگ اگه پارتی نتونستیم افتاد لب مرز خودشو به کشتن میده والا





هیم مامانم میگه بهش تو نفسمی



لوسش میکنه





چیکار کنیم بنظرتون

همه قرار نیست دکتر مهندسشن مشخصه داداشت خیلی تحت فشار بوده و هست بهش محبت کنید و نشون بدید بهش علاقتونو نسبت بهش 

منم تو شرایطش بودم الان فکر میکنه لایق نیست و انتظارات خانواده بیشتر از چیزیه که هست و حس اضافه بودنن و کمبوود اعتماد بنفس

هنوز سنی نداره اول راهه هزار تا شغل هست و هندز کلی استعداد داره کشفش نکرده بهش انگیزه بدید 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

عذر میخواما ولی داداشتو بی عرضه بار آوردن 

بابات میگه تو اهل سربازی نیستی یعنی چی واقعا؟ 

بفکر اینم باشین که داداشت چند سال دیگه میخواد زن بگیره هر کاری میره سریع ازش خارج میشه چون از همون اول نتونسته رو خودش کار کنه هی از این شاخه به اون شاخه پریده 


خدا جون شکرت 🥰⁦❤️⁩ حواستو بده به ماهت چراغای شهر ارزش ندارن  
همه قرار نیست دکتر مهندسشن مشخصه داداشت خیلی تحت فشار بوده و هست بهش محبت کنید و نشون بدید بهش علاقت ...

همش میگه من باید وضع خانواده رو تکون بدم و فلان

کار از کجا بیارم و اینا

کسی بهم زن نمیده و.....

میگم فعلا برو کارای ساده انجام بده 

چیکارش کنیمبچه خوبی هستا ولی الان کلا بهم ریخته

نمیدونم عزیزم رک و رو راست بشینید باهاش حرف بزنید بگید اگه واقعا علاقه به درس و دانشگاه نداری لا اقل عمر خودتو تلف نکن یه حرفه ای برو یاد بگیر چه میدونم هزاران هزاران شغل آزاد هست میتونه بره تعمیر کار ماشین های خارجی بشه میتونه تعمیر کار بشه کلا میتونه آشپز باشه ،میتونه قنادی داشته باشه هر کاری که خودش دوس داشته باشه بره تو دلش دوره هاشو بگذرونه بره کار کنه تجربه کسب کنه بعدش کار خودشو تو اون زمینه استارت بزنه مگه همه چی به دکتر و مهندس شدنه بزارین خودش تصمیم بگیره شما فقط حامی و پشتیبان باشین براش 

خدا جون شکرت 🥰⁦❤️⁩ حواستو بده به ماهت چراغای شهر ارزش ندارن  
همش میگه من باید وضع خانواده رو تکون بدم و فلانکار از کجا بیارم و ایناکسی بهم زن نمیده و.....میگم فع ...

عاخی عزیزم چقدر پسر خوبیه بهش بگو فعلا استراحت کن یکم حالت بهتر شه میشینی ی فکر درست حسابی میکنی واسه اسندت بگو عجلت واسه چیه تازه اول راهه یهو ی چیزی متوجه میشه توی خودش تعجب میکنه اصن نگران نباشه هنوز واسه دغدغه ازدواج زوده و همین که دست ادم به دهتش برسه کافیه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   تعلیقی_بدبخت  |  8 ساعت پیش