17 سالم بود یه شب خواب بودم نصف شب با عرق و تشنگی شدید بیدار شدم و رفتم آب خوردم برگشتم کنار پنجره دراز کشیدم چشمام کاملا باز بود و داشتم سعی میکردم خودمو باد بزنم که عرقام کمتر بشه..یهو دیدم نمیتونم نفس بکشم هرچی تلاش کردم نشد اصلا صدام درنمیومد که داد بزنم کسی بیاد کمکم..یک دقیقه باحالت خفگی گذشت تا اینکه خودمو بالاتر از جسمم حس میکردم به حالت ایستاده بودم قدم خیلی کوتاه تر از قد جسمم بود
خودمو روی زمین میدیدم و وحشت داشتم..چند ثانیه انگار همزمان صد تا سوزن توی سوزن فرو میشد..بعد صداهای خیلی عجیبی میشنیدم
تصمیم گرفتم شهادتین رو بخونم بلکه روحم به ارامش برسه گفتم اشهدان لا اله الا الله اشهد ان محمد رسول الله به اشهد ان علیا ولی الله که رسیدم با سرعت خیلی زیادی به داخل جسمم پرت شدم.
خدا شاهده کاملا واقعیت گفتم