2777
2789
عنوان

سوجان سرم آتیش گرفت واسش😡😡😡😡

| مشاهده متن کامل بحث + 455 بازدید | 54 پست
حالا ببین چطور نابود میکنن قربان رو همش فیلمشون .برمیگرده به سوجان دیگه اونوقت سوجان زن سهراب شده

لحظه شماری میکنم فقط روزی که سهراب و سوجان بچه های قد و نیم قد داشته باشن قربان معتاد کارتون خواب شده باشه آواره کوچه پس کوچه ها...هرچند مطمعنم اونموقع باز سهراب و سوجان اونقدر بزرگوارن کمکش میکنن زندگیش برگرده

از روز اول از این مردک بدم میومد ریدم به هیکلش اسکندر نفهم با او زیبا دیگه خاک به سرشون که داداشش هن ...

یعنی خانواده ای لنگه همن

با احترام درخواست دوستی نمی‌پذیرم   

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

اتفاقا بهترسوجان از اول هم از قربان حیف بود و تهش باهاش خوشبخت نمیشد، چون قربان چاپلوس و دروغگو و دو ...

خب این نامرد حداقل مثلا خودشو سیگاری و...نشون میداد ازش تنفر پیدا کنه سوجان نه اینکه توی ختم مادرش بیاد دلشو بدتر خون کنه

خیلی بی شرفن 

این قربان لعنتی هم حاضر نیست همه چیو به هم بزنه هی به سوجان میگه دوستت دارم وعده و وعید الکی میده

کاش زودتر سوجان حقیقت رو بفهمه قید این الدنگ رو بزنه

میترسم پدر بیچارش فکرکنه قضیه وصیت نامه باعث بهم خوردن زندگی دخترش شد از عذاب وجدان بمیره 

اره بخدا دلم فقط به سوجان اسفندیار میسوزه کاش از روز اول باسهراب ازدواج میکرد

قربان حس مالکیت داره به سوجان 

نمیدونم چرا اسفندیار و اسکندر مثل هم نیستن 

انگار برادر نیستن

با احترام درخواست دوستی نمی‌پذیرم   
از روز اول از این مردک بدم میومد ریدم به هیکلش اسکندر نفهم با او زیبا دیگه خاک به سرشون که داداشش هن ...

ببین کسی که ریشه داشته باشه خریدنی نیست...اینا ریششون توی مردابه...راحت میشه خریدشون با هرچیزی...نامردن

قربان واقعا از اول سوجان رو دوست داشت؟ یا هدفش انتقام و اینا بود؟

من که فکر میکنم حس مالکیت داره بهش 

اخلاقش زیاد جالب نیست 

به همون خاطر سوجان زیاد نمیتونست بهش دل بده 

اصلا کار درستی نیست بچه ها رو از کوچیکی به اسم هم کنن

با احترام درخواست دوستی نمی‌پذیرم   
خیلی بی شرفن این قربان لعنتی هم حاضر نیست همه چیو به هم بزنه هی به سوجان میگه دوستت دارم وعده و وعید ...

پدرش در نهایت میمیره...ولی به همه ثابت میشه که قوی بودن ربطی به زن بودن و مرد بودن نداره...سوجان به اندازه یه کوه قوی و استواره و بالاترین قله ها رو فتح میکنه در نهایت...چون ذاتش پاک و خداییه

قربان حس مالکیت داره به سوجان نمیدونم چرا اسفندیار و اسکندر مثل هم نیستن انگار برادر نیستن

حس مالکیتی که به طلا میگه دوستت دارم طلا و بعد تو ختم مادر سوجان بی دلیل میگه بعضیا عوضی میشن...قابل درک نیس هیچجوره 


به احتمال زیاد حدسم همینه...من میگم یا اسکندر رو یا بابای سوجان رو از یه جای دیگه اورده بزرگ کرده پدربزرگ سوجان

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792