2777
2789
عنوان

هنوز جلو جاری ام خجالت زده ام

| مشاهده متن کامل بحث + 746 بازدید | 61 پست
منک اصن طرفش نمیرم اون به هر بهونه میاد دعا کنید زودتر عروسی بگیره بره شهر شوهرش راحت بشم جالبه بچه ...

من درکت میکنم چون برا خودمم پیش اومده. یه بار مادرشوهرم و یکی از خواهر شوهرام اومدن شب خونمون خب منم اندازه همین تعداد غذا گذاشتم یهو نزدیک شام زنگ زدن به 2 تا خواهر شوهر دیگم با بچه هاشون که شما هم پاشین بیایین اینجا دور هم باشیم!!! بدون اینکه حتی نظر منو بخوان. اون شب غذای من کم اومد و من واقعا عصبی و ناراحت شدم. خودشون باید شعور داشته باشن خونه دیگران سر خود مهمون دعوت نکنن. امیدوارم که همه آدم های مزاحم از زندگیامون دور شن.آمین.

من درکت میکنم چون برا خودمم پیش اومده. یه بار مادرشوهرم و یکی از خواهر شوهرام اومدن شب خونمون خب منم ...

امین عزیزم حالم از این آدمایی ک فکر میکنن صاحب خونه  برادر و پسر شون هستن و عروس ضمن خدمت کاری شون اومده بد میشه 

بنطرن بهترین برخورد اینه جلوشون آب خالی بزاریم 

_بعد من اینجوری بودم که وا😶

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خیلی موقعیت بدیهیبار دیگه جاریتو دعوت کن از شرمندگی اون مهمونی خلاص شی

آره عزیزم اول شر اینو کم کنم 

صب اومده میگه نبات نداری  منم داشتم گفتم نه گف اشکال نداره خودم دارم میرم درش بیارم از تو وسایلم😑😐😐😐😐

روز اولی ک عروسی کردیم خاله خودم بهم گف این اذیتت میکنخ من گفتم نه دلم براش میسوزه گف رو نده ومن دادم 

_بعد من اینجوری بودم که وا😶

آره عزیزم اول شر اینو کم کنم صب اومده میگه نبات نداری منم داشتم گفتم نه گف اشکال نداره خودم دارم می ...

عه من اشتباه متوجه شدم

فکر کردم خاله ی خودته.

حتما باهاش قطع ارتباط کن

این خیلی فوضول و بدون چارچوبه

من نمیدونم این جریان مال کی هست اما خب اگه بعدش دوباره مهمونشون کرده بودی، این موضوع از ذهنت میرفت. ...

میخام مهمون کنم ولی یا خودم نیستم یا امتحان دارم یا برادر شوهرم نیست 

اصن وضعی 

_بعد من اینجوری بودم که وا😶

دلداریم بدین آخرش چی بود دیگه ؟😆😆😆😆

کلا من تاپیکت باورم نشد حالا به فرض محال راست باشه تاپیکت دیگه ساعت ۲ نصف شب شام دادی مهمونات کار بشدت زشتی کردی دلداری دادن نداره

دیگه اجازه ی دخالت به دیگران نده 


وقتی میام تو تایپک کسی نظر میدم نظرم برگرفته از اینه که اگه خودم جای استارتر بودم چیکار میکردم پس به کسی نمیگم چیکار کن چیکار نکن خودمو میذارم جای کاربرا میگم اگر من تو شرایطت بودم چیکار میکردم پس کاری که در نهایت انجام میده به من ربطی نداره 

دلداریم بدین آخرش چی بود دیگه ؟😆😆😆😆کلا من تاپیکت باورم نشد حالا به فرض محال راست باشه تاپیکت دیگ ...

بدرک ک باورت نشد چیکار کنم الان برات

_بعد من اینجوری بودم که وا😶

ببخشید ولی مقصر توبودی ک ب حرف خاله گوش دادی اخه فوقش تادهمیموندی تا۲چ خاله ی احمقی البته ناراحت نشی

نه ناراحت نمیشم اتفاقا واسه همین حرص میخوردم ک چرا نگفتم نه یا چرا اصن تو روش  بلند نشدم ک سوارم نشه 

_بعد من اینجوری بودم که وا😶

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792