و سراغشو بگیرم
خیلی دلم پره ازشون نه اونا منو دوست دارن نه من اونارو
بین بچه هاشون فرق میذارن فقط میگن دخترام دخترام
انگار نه انگار یه پسری هم دارن
مادرشوهرم علناا تو روی شوهرم میگه اول بابات برام عزیزه بعدم دخترام
حالا بدی هایی که کردن در حقمون بماند... ..
سه هفتس هیچ خبری ازشون ندارم نه زنگ زدم نه رفتم خونشون اوناهم زنگ نزدن
میدونم دفعه بعد که میبینمشون قراره تیکه بارونم کنن