سلام از بچگی مشخص بود رفتارش با بقیه پسرا فرق داره یعنی واقعا دختر بود ولی خانوادم میگفتن بزرگ بشه درست میشه تا الان که ۱۸ سالش شده و بلاخره اعتراف کرد که ترنسم پدر و مادرم میدونستن ت رنس بودن چیه ولی نمیپذرن فامیلامون بد تر از خانوادم خانوادم میگن اگه ترنسی باشی واست خونه میگیریم و خرجتو میدیم گفتن فامیلیت هم عوض کن همراه با اسمت فقط امیدوارم ترنسی نباشه و تایید نشه چون هم جامعه و هم خانواده نمیپذرین و خیلی اذیت میشه ولی من الان اونو درک میکنم و مثل یه دختر عادی باهاش رفتار میکنم و فک میکنم خاهرمه اگه اطرافتون ترنسی هست با حرفاتون و رفتارتون اذیتش نکنید و اونی یه آدم عادی ببینید چون اون دست خودش نبوده
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
من مه الوده تر از گردنه حیرانم ...بغض باران شده ی چشم تر گیلانم🌱 کاربری هفتم از سال ۹۷ با افرادی که فاقد شعورن وارد بحث نمیشم😌 عاشق اشپزی تو تاپیکای اشپزی تگم کنید
احمقها به همین راحتی اداره میشونداستالین دیکتاتور روسیهً ،خواست که برای او مرغی بیاورند او آنرا گرفت در حالیکه با یک دست آنرا میفشرد با دست دیگر شروع به کندن پرهای آن مرغ کرد مرغ از درد فریاد می زد و سعی می کرد از هر راه ممکن فرار کند. پس از پایان کار به یارانش گفت: "حالا ببینید چه اتفاقی میافتد" او مرغ را روی زمین گذاشت و چند دانه گندم جلوی او ریخت و از او دور شد همکارانش دیدند که مرغ بیچاره در حال درد و خونریزی او را دنبال میکند استالین با دانههای گندم ، مرغ را به هر گوشه از اتاق بسمت خود میکشید در همه این مراحل مرغ پی در پی ، او را تعقیب میکرد و قدم به قدم همراه او بود!!استالین گفت:مشاهده میکنید که مرغ با وجود تحملِ تمام دردهایی که من برای او ایجاد کردم؛ به دنبال من میآید احمقها به همین راحتی اداره میشوند!