میگه ب طرز عجیبی خسیسن.میگفت دخترم رفته خونه دوستش بعد موقع ناهار که شده به دخترش گفتن برو تو اتاق ما میخواییم ناهار بخوریم
میگفت درصورتیکه دختر اونا هر بار بیاد خونه ما با غذا و تنقلات ازش پذیرایی میکنیم.
میگفت یکبار رفتم خونه همکارم برای یه کاریکه باهم انجام بدیم.میگه رفت برای خودش قهوه ریخت اومد خورد.حتی تعارف نکرد.
یا میگفت یکی از دوستای ایرانیم پارتنر سوئدی داره پسره پولدارم هست..میگه یه روز چیپسو تنقلات خرید.میگه تا این خاسته یدونه برداره بخوره گفته نه نخور اینا برای شب که فوتبال نشون میده میخوام بخورم از دستش گرفته با عصبانیت.میگه دوستم خودش تحصیلکرده و موقعیت شغلی خوبی داره نه مثلا دختر آویزون باشه.