برادرشوهرم داره ازدواج میکنه.بیاین تجربه هاتونو بگید
مزخرفه
اه
فک کنم حس بدی باشه جاری داشتن اونم کوچیکتر از خودت
جاری خوب خوبه ولی کلا دوری و دوستی خوبه منکه جاریم خیلی حسود و عقده لی عفریته س منم باهاش رفتو امد نمیکنم چجور بشه سالی یبار یا چندسال یبار ببینمش
منم برادرشوهرم مجرده ولی فک میکنم خیلی مزخرف باشه
من و جاری هام به هم کار نداریم
من اهل جنگ و مرافه نیستم
ارومم کاری به هیچکدوم ندارم
اونا هم سرشون توی زندگی خودشونه
ببین یه نصیحت بهت بکنم اصلا باهاش صمیمی نشو زیاد حرف نزن
در حد سلام احوالپرسی
نمیدونم ندارم
اومدم از بقیه روبخونم
جدای از شخصیت اون بستگی به رفتار خودت هم داره.
جاری من از روزاول باهام گرم نگرفت ، باهام حرف نزد تا سلام نمیکردم سلام نمیکرد ، ازش سوالی میپرسیدم جواب نمیداد ( مثلا میخواست رو نده) دیگه منم کلا ایگنورش کردم بهش نگاه هم نمیکنم
هر چیزی خوبش خوبه
بدشم بد
ولی جاری چه خوب چه بد
یه مقایسه ای با خودش میاره که اگه دو طرف عاقل نباشن سخت میگذره
من برادرشوهرم مجرده دنبال زن می‌گردن براش احتمالا خوشش از من نیاد
همش بستگی به جاریت داره که چه جور آدمی باشه
من و جاری وسطیم مثل دوست صمیمی هستیم .
جوری که هر روز با همیم ولی با بزرگتر ارتباطی نداریم هم خیلی از ما بزرگتر هم شخصیتش متفاوت از ما
نه ما کاری به اون داریم نه اون به ما
من پنج تا دارم،اگه فضول نباشی سر تو کار خودت باشه،اهل رقابت نباشی،برات مهم نباشه که مادر شوهرت چه جوری رفتار میکنه،حریم خصوصی خودتو حفظ کنی،جاری مثل یک فامیل بسیار مهربونه
مزخرفاشون
همش در حال مقایسه
همش در حال ناله
همش در حال دو به هم زنی وووووووووووووو
خوباش
به کار خود مشغولن
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز