سلام یساله عقدم خانوادم خاستن برام مبل بخرن یه روز زنداداشم و داداشم زنگ زدن گفتن بریم مبل ببین بعد گفتم وایسین بگم شوهرمم بیاد گفتن نه نمیخاد اون بیاد یچیز گرون انتخاب میکنه فلان کلی حرف زدن اخرش رفتم شوهرم گفت کجایی گفتم خونه زنداداشمم دیگه بهش نگفتم مبل میخام بخرم بعد رفتیم مبل فروشی یه مبل انتخاب کردم اونو خریدیم بعد داداشم گفت بعدا هروقت که ما گفتیم به شوهرت بگو بیاد ببیننش ولی نگو خریدیم منم قبول کردم چون نمیتونستم چیزی بگم الان از اون روز سه چهار ماه میگذره و من هنوز به شوهرم هیچی نگفتم ولی سه ماه دیگه عروسیمونه شوهرم قراره میز تلویزیون بخره ولی ممکنه سفید باشه ولی مبل من پایه هاش قهوه ای نمیدونم چیکار کنم اینجوری کلا ریخته به هم وسایلام بد میشن من ست دوسدارم بنظرتون بهش بگم مبل خریدیم خیلی وقته یا نه شوهرم از پنهون کاری بدش میاد میترسم ناراحت شه اون هر وسیله ی میخاست بخره منم میبرد راهنماییم کنین لطفا😔
یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.
کاش برده بودینش . نهایتش گرون انتخاب میکرد اون لحظه نمی خریدید . حالا هم به نظرم براش بگو که رفتی ولی جزئیاتو نگو بگو توی رو دربایستی و بی خبر منو بردن دیگه انتخاب کردم . محبوری یکم ماستمالی کنی درست رو هم بگیر دیگه به خاطر هیچکس شوهرتو نذار کنار اونم وقتی اون در شرایط مشابه به تو و نظرت اهمیت میده
اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚