2777
2789
عنوان

چرا بعد ازدواج دیگه خونوادم دوستم ندارن

| مشاهده متن کامل بحث + 1772 بازدید | 140 پست
چه قدر درست گفتی ... راست میگی حق با توعه کاملا ...ولی آدم که یادش میاد خیلی احساس کمبود و بدبختی و ...

من افسردگی دارم یه مدت هر روز، بلااستثنا هر روز صبح موقع سر کار رفتن یادم میومد و چند دقیقه گریه میکردم بعد پا میشدم. کم کم دیدم فایده نداره زدم به بیخیالی. منم اصلا به هیچکس نمیگم. تو این سایتم حرف نمیزنم حتی الان برام سخته ولی حس میکنم با حرف زدن آدم سبک میشه. همینجا بگو

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.
بگو شعور نداره چیکار کنم ؟! هرکس و تو قبر خودش میزارن نیازی نیست منو با اونا قضاوت کنی با منم خوب رف ...

همینا رو گفتم ... گفتم من خیلی قلبم به درد میاد با کاراشون تیکه تیکه میشم خیلی برام دردناکه که توام منو بخاطر اونا ناراحت کنی قلبم دیگه تحملشو نداره تو بگو چیکار کنم باهاشون منم همون کارو میکنم 😭😭 داشتم میمردم شوهرم حرف خونوادمو زد حس کردم خیلی بی پناهم جوری گریه میکردم که دل خودش برام کباب شد ... قضیه برای چهار روز پیشه ولی از بس گریه کردم هنوز چشمام درد میکنه و انگار خرده شیشه تو چشممه

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

من افسردگی دارم یه مدت هر روز، بلااستثنا هر روز صبح موقع سر کار رفتن یادم میومد و چند دقیقه گریه میک ...

آره واقعا آدم حرف نزنه میترکه .... بعد ازدواج آدم خیلی تنها میشه اگه خونوادش این‌جوری باشن ... دیگه واقعا جز شوهرت هیچکسو نداری انگار ... درکت میکنم ک چی بهت گذشته من هم همینم

پدرم یه ویلا تو شمال داره که گاهی دو سال یه بارم بهش سر نمیزنن؛ دقیقا تو عقد من مادرم تصمیم گرفت دکو ...

🤣🤣🤣😂😂🤣😂😂ای خدا 

می‌دونی مادر پدرت از بچه های مستقل هیچ وقت خوششون نمی اومد چون اونا بلد نبودن پدر مادری کنن ما مجبور شدیم زود بزرگ شیم برای همین هیچ وقت بچه اونا نبودیم کسی بودیم که میخواستن باهاش رقابت کنن و دهنشوسرویس کنن مثل یه دشمن 

اصلا آدم پشماش می‌ریزه بخدا همه چی عوض شده واسه ماها از زمین به آسمون میباره

هرچی بیشتر میدانم، میدانم که هیچ چیز نمیدانم 🧠🫀

همین دیگه منم از همین میترسم که پس فردا شوهرم هم اینا رو بکوبه تو سرم اونوقته که دیگه واقعا واقعا وا ...

اگه یزمان اینکارو کرد بگو من از طرف مادرم عذرمیخام بگو تو زندگیم فقط تو برام مهمی و میمونی عشقم توام بخاطر من از رفتارهای زشت مامانم چشم پوشی کن با زبون میتونی شوهرتو سمت خودت بکشی یادت باشه از محبت خارها گل میشود فقط با محبته ک میتونی زندگی خودتو بهشت کنی درغیر اینصورت با فک کردن ب گذشته و مادرت بخودت و زندگیت آسیب میزنی 

وای

روانتو مگه از سر راه آوردی که باهاشون هنوززز رابطه داری و قطع رابطه نمیکنی

هیچ چیز مهم تر از آرامشت نیست هیچچچ چیز

#مدافع حقوق کودکان، نوجوانان، جوانان، بزرگسالان، میانسالان، مسن ها، خانم ها،آقایون 🥲

روابطتوکم کن وقتی هم میبینیشون خیلی کم حرف بزن خیلی خیلی کم بذاموقعیتت توحاشیه باشه بدون تنش مجبورنی ...

آره باید همین کارو کنم چون بهم ثابت شده دیگه با حرف زدن چیزی درست نمیشه ... ولی من حتی باهاشون حرف هم نمیزنم یهو میبینم مامانم باز برام داستان درست کرده و ازم ناراحته و .........

همینا رو گفتم ... گفتم من خیلی قلبم به درد میاد با کاراشون تیکه تیکه میشم خیلی برام دردناکه که توام ...

نیازی نیست نه برای بد بودن بقیه تو توضیح بدی نه برای نگه داشتن بقیه تو مسئول رفتار خودتی همین بگو هر رفتاری که در لحظه درست می‌دونی انجام بده من مشکلی ندارم منعت نمیکنم فقط راجبشون با من حرف نزن چون ما تو یه تیمم نه مقابل هم به من ربطی ندارن و حتی نمیخوام ببینمشون دیگه نزار حرفشم بزنه توام نیازی نیست این جمله هرکاری میکنم و بهش بگی ببخشید. اما سوارت میشه اینور بیشتر اذیت میشی زبونم لال به اختلاف بخورید دشمن شاد کن میشی همونا میان میگن دیدی گفتم من با اینا مواجه شدم واقعا و همینطوری حلش کردم

هرچی بیشتر میدانم، میدانم که هیچ چیز نمیدانم 🧠🫀

🤣🤣🤣😂😂🤣😂😂ای خدا می‌دونی مادر پدرت از بچه های مستقل هیچ وقت خوششون نمی اومد چون اونا بلد نبودن ...

آفرین آفرین دقیقا دیشب به شوهرم داشتم همینا رو میگفتم... میگفتم پدر مادر ایرانی انگار نمی پذیرن بچه مستقل باشه و بهشون نیاز نداشته باشه انگار دیگه نمیتونن کنترلش کنن و این عصبانیشون میکنه... شوهرم برام یه عروسی خیلی خیلی مجلل گرفت در حد عروسی سلبریتی ها ولی دائم پدر مادرم دیگه بهونه ای ندارن میگن شما عجله ای و زود عروسی گرفتید نذاشتین ما به خودمون بیایم در صورتی که کل فامیل الان غبطه ی عروسی منو میخوردن خالم تو عروسیم داشت گریه میکرد از حسادت چون برای دخترش عروسی خوب نتونستن بگیرن (جدی!!!)  ... هممممه کار ها رو منو شوهرم دست تنها انجام دادیم ولی بازم ازمون طلبکارن

اگه یزمان اینکارو کرد بگو من از طرف مادرم عذرمیخام بگو تو زندگیم فقط تو برام مهمی و میمونی عشقم توام ...

آره درسته عزیزم همین کارو میکنم❤️❤️ همیشه اینا رو بهش میگم اتفاقا

همینا رو گفتم ... گفتم من خیلی قلبم به درد میاد با کاراشون تیکه تیکه میشم خیلی برام دردناکه که توام ...

عزیزممم عیب نداره گریه آدمو خالی میکنه ولییی مرگ یه بار شیون هم یه بار

بعد این دیگه فراموش کن فکر کن خانواده ای نداری چرا باید همش بهشون فکر کنی وقتی الان زندگی خودتو داری خانواده اصلیتو داری (خانواده اصلی همسر و بچه هان بچه هم نداشته باشی همون همسر یعنی خانوادت) 

درضمن با گریه نخوابی که فرداش تا چند روز صورتت میشه مثل ماهی بادکنکی 😅❤

#مدافع حقوق کودکان، نوجوانان، جوانان، بزرگسالان، میانسالان، مسن ها، خانم ها،آقایون 🥲

نیازی نیست نه برای بد بودن بقیه تو توضیح بدی نه برای نگه داشتن بقیه تو مسئول رفتار خودتی همین بگو هر ...

👌👌👌👌👌👏 مرسی از راهنمایی هات عزیزم ... گاهی کسی که نمیشناسی از صد تا دوست و فامیل و خانواده بهتره... چه قدر دلم آروم شد با شما صحبت کردم

منم نامزد که بودم بابام میگف میری اما عین اشغال تهش پرتت میکنه اونور استفاده میبره ولت میکنه هزارررربار گف جهیزیه خریدن که نگم برات با گریهههههه اونم یه مبلو شوهرم گف منم بیام گفتن میخواد زرنگی کنه که داره میاد همهمه وسایلمم اینترنتی سفارش داد چون ارزون بود وتخفیف خورده بود حسرت خریدن جهیزیه به دلم مونده مراسمامم نگم برات بابام 27 سال کتکم نزده بود شکنجه روحی میداد مجردی ولی کتک نه که خیر سرش چنددددبار قبل عروسی کتک خوردم نه برام بعد عروسی چله آوردن نه عیدی نه هیچ کوفتی عیدم گفتن شماره کارت بده پول برات واریز کنیم نه یه بیان یه شیرینی بیارن هیچی ایناااا هیچ روزی که جهاز چیدیم بابام طبق معمول هزارتا بارم کرد الهی که روز خوش نبینه که توزندگی روز خوش نزاشته برام هیچ وقت بابا بزرگمو یاد داد زنگ زد بهم گف میخوام سرتو بزارم لب جوب ببرم تا آدم بشی ازهمشوننننننن حالم بهم میخوره شب عروسیمم یاد همه بدبختی‌بدبختیای که تواون خونه سیاه کشیده بودم داشتم گریه میکردم ازته دل تو ماشین عروس بودم بابام جای سرسلامتی اومد دم ماشین تو گوشم گف لخت میشی حواست باشه پنجرتون معلوم نشه همسایه ها میبینن 😔😔😔😔ازهمشون متنفرم ماه تا ماه دیگه نمیرم خونشون اگرم برم باشوهرم میرم برمیگردم متنفرم ازاون خونه وادماش

آدمک خرنشی گریه کنی کل دنیا سراب است بخند.....    آن خدایی که بزرگش خواندی مثل توتنهاست بخند..... (دوستای مجازیم تروخدا هرکدومتون تونستید برای آرامش دل خستم دعاکنید) 
🤣🤣🤣😂😂🤣😂😂ای خدا می‌دونی مادر پدرت از بچه های مستقل هیچ وقت خوششون نمی اومد چون اونا بلد نبودن ...

آفرین دقیقا چقدر خوب گفتی

من تک دخترم و چند تا برادر دارم که انگار مادر اونام بودم ولی حالا هر کدوم رفتن یه طرف دنیا و پدر و مادرم تنها شدن یاد من افتادن ولی همچنان زهر خودشونو میریزن

فکر میکردم میتونم همه آدمها رو نجات بدم..‌. تا اینکه متوجه شدم اونا دارن خودمم توی باتلاق غرق میکنن.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792