2777
2789
عنوان

موهامو فروختم لعنت به من

| مشاهده متن کامل بحث + 1765 بازدید | 110 پست
عزیزمحق داری ناراحت باشی‌مگه تازه عروس نیستی، شوهرت چرا گذاشت؟

اونکه دوس نداشت بهش گفتم ریزش مو دارم میرم کوتاه کنم گفت پس زیاد کوتاه نکن، انقد از دست خودم ناراحت بودم که شب با روسری خوابیدم دیگه خودش اومد دلداریم داد گفت اشکال نداره درس عبرت شد برات

لطفا برای روح پدرم یه صلوات بفرستید🌱
بابا غصه نخووورعوضش راااحت شدیموعه. دیگه میاااد دوبارهمنم یکم بلندتر شه میفروشم اصلا نمیتونم‌ تحمل ک ...

مفت نفروشی این ارایشگرا خیلی نامردن

لطفا برای روح پدرم یه صلوات بفرستید🌱

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

دقیقا منم با هر قیچی که میزد اشک تو چشام جمع میشد، وسطاش گفتم دیگه نزنید همون زیر موهامو زدید کافیه ...

دقیقااا

من ب چشم خویشتن دیدم ک جانم میرود


گریم گرفته بود التماس زنیکه میکردم خیلی از ته نزن میخندید اونم میگف من واسه سانتشون پول دادم


از ته ته زد در حد ماشین 

حرومشون باشه


عب نداره عزیزم در میاد تا سال دیگه میشه اندازه موهای من

موی خیلی بلندم ب درد نمیخوره

موهای من رنگ داره کسی نمیخواد 😩😩😩🤧🤧🤧

چه فایده 😥😥😥😢😢😢

عسلی تر از 🍯چشمات 👀قند لباته🍬👄😇    پسرمو میگم👼 😅😅                                                               اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم 💙💚💛      

منم موهام تا باسنمه همه میگن کوتاه کن بفروش کم کم دارم وسوسه میشم

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا

بچه ها به تپلا موی کوتاه میاد یا بلند؟

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
حالا باز خوبه خریدن اسیمن که تا وسط کمرمه فکر نکنم کسی بخره وگرنه پولش رو نیاز دارم

پنجاه سانت بشه میخرن ولی نکن پشیمون میشی سه چهار تومن ارزش نداره

لطفا برای روح پدرم یه صلوات بفرستید🌱
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792