من الان نزدیک یک سال ازدواج کردم
الان هم نزدیک سه ماه از عروسیمون گذشت
ابجیم هر موقع اومد خونه امون هر چی بهش میدم نمی خوره
خییلی کم
حتی بیش اومد شوهرم از شهرستان میوه دوغ و ... داد به مامانمینا
حتی خونه بابامم نمی خوره از خوراکی ما
خونه اش کرایه داد حتی الان دوماه گذشت کرایه رو می دیم هم نمی گیره
می گه باهم بعدا می دید
ولی من مجرد بودم با من اینجوری نبود حتی خونه اشم دعوت نمی کرد
الان هم آنچنان بریم خونه اش پذیرایی نمی کنه
یه جورایی خسیس
ولی سوال برام از رو خسیسی تعارف می کنه یا ترحم ؟
اگر خسیس بود اجاره رو رو هوا میگرفت ازت
مشخصه ترحم‌میکنه و میخواد هواتو داشته باشه
بگو فازت چیه ؟
خودش درست میشه
ولی من ناراحت میشم میاد خونه امون چیزی نمی خوره حتی یک بار باهم رفتیم رستوران شوهرم به هر دومون کباب خرید اون ارزونترین غذا که خییلی بد بود انتخاب کرد شوهرم واقعا ناراحت شد در حالی که می دونست سر ماه تازه حقوقش گرفت . من نمی گم خواهرم بد ولی بنظرم زشت این همه تعارف آدم شک می کنه خب اینکه شوهرم از شهرستان باباش حتی سوغاتی میاره اونا رو چرا نمی خوره !
منم میبودم وقتی دعوت دیگران هستم ارزون ترین رو سفارش میدم
چون ب شدت آدم دلسوزی هستم اگر خرج بزارم رو دست بقیه از عذاب وجدان میمیرم
اما خواهر شوهرم اگر باشه برای کندن و سو استفاده گرون ترین رو سفارش میده ذره ای هم دلش نمیسوزه
خاهرت دلش میسوزه بهت
نمیخاد باعث ناراحتی تو و شوهرت بشه
اگه خونشم دعوت نمیکنه
شاید شرایطشو نداره مثلا شوهرش ادا اصولیه راضی نمیشه
بهرحال من حسم اینه که خاهرت از رو دلسوزی اینطوری میکنه
ازش دلخور نشو یبار خواهرانه حرف بزن باهاش
بگو خاهری دوس دارم میای خونمون هرچی پذیرایی میکنم میل کنی
بهشم بگو شوهرت ناراحت شده نخوردی .بگو دست و دلبازه دوس داره مهمونداری کنه تو هم تعارف نکن وگرنه ازونور برام دلخوری درست میشه
