دخترم تو بغل خودم نفسش رفت و ...
و اینکه معذرت میخوام ببخشید جنازه دیدم
فرداش تو سردخونه خودم رفتم بشورم دخترمو
دیگه داشتن میبردنم بیرون
چشمم افتاد به سنگ بغلی، بدنش ناجووووووور بود
فک میکردم خیلی بترسم ، بعدم فراموشش کردم انقد غمم زیاد بود
ولی حالا یادم میاد هیچ حسی نمیگیرم، نمیترسم