اونا پشت در فالگوش وایسادن زشت نیست حتی در نزدن همین جور مث چی سرشون انداختن اومدن توو اونوقت دو تا درد دل و دق و دل خالی کردن زشته؟
بابا من زیر پشت و لگد شوهرم بود مادر سلیطه اش پشت در فالگوش وایساده بود البته اون بعد چن روز به رکم اورد هر فحشی از دهنش دراومد بار خودم و خانوادم کرد پیرزن اخرشم با پسرش نقشه کشیدن طلاهام ازم دزدیدن به هوای یر زدن منو بردن خونه بابام اونم بعد یک ماه بعد ماجرا بلافاصله درخواست طلاق دادن
الیته خودم الان به ف. ا. ل نیک میگیرم پسره فقط از مادرش دستور میگرفت مادرشم ی ادم بی نهایت سلیطه و دریده بود و کینه ای و رییس یعنی پیاده روی میرفتیم باید کفشامون میزاشتیم زیر بغلمون اینقدر پسره میترسبد از ننه اش