یه خاستگار طلافروش داشتم خیلی شیکو پیک و تشریفاتی بودن بعد وقتی داشتن میزفتن مامان پسره گف خدافظ عزیزم منم هول شدم گفتم ممنون🤣🤣
خواستم بیام از سمی بودن خواستگارام بگم اینجا رو دیدم گفتم صد رحمت به خواستگاری خودم
ولی بذار رفیقمو بگم
یه خواستگار تریاک فروش واسش اومد من جررر خوردم🤣🤣🤣🤣
خدایی پسرا خیلی سم شدن 😐😐😅😅😅
ما خانواده مذهبی و معتقدی هستیم ولی متعادل یه خواستگار داشتم اومد گفت ما به محرم نامحرم خیلی معتقدیم ولی پسرم با دخترخاله هاش با هم بزرگ شدن با هم راحتن شوخی میکنن میرقصن مشکلی نداریم شما هم نباید مشکل داشته باشی . گفتم پس شما برای اسلام قوانین جدیدی طراحی کردید ما همون اسلام ۱۴۰۰ سال پیش رو قبول داریم که پسر خاله توش نامحرمه ممنون 😐
من هم ی خاستگار داشتم تو روستا چوپان بود...یعنی گوسفندا و گاوا از کس دیگه این فقط واسشون غذا میداد و مواظبشون بود..
ی خاستگار داشتم لامصب خونه بابام ک هیچ قیمت و متراژ خونه پدربزرگمو از بنگاهی پرسیده بود😐😂😂😂
فکر ارث بود بدبخت🤣🤣🤣🤣🤣🤣
اینکه یه خانم و مادرش اومدن خاستگاری خونمون برا پسرشوم بعد گفتن پسرمون قصد ازدواج نداره
بگوش پس بیکاری وقت مردمو میگیری
یه بار دیگه هم یه خانمه اومد با دمپایی ابری
خیلی بهم برخورد
درهرصورت خاستگارای خوب و متشخص هم بود
من یه خواستگار داشتم آخوند بود نه که بگم آخوندا ضایعن ولی کلا تیپمون به هم نمیخورد من از این دخترای آرایش کرده و مانتویی که همیشه موهاش بیرون اون سر به زیر و با عبا و عمامه بعد یه بار منو دم مدرسه با چادر دیده بود چون مدرسه امون چادر اجباری بود همه اش میگفت نه دروغ میگن بقیه این دختر که چادریه چند ماهی بود بد گیر داده بود بهم دیگه تو دانشگاه که دیدتم مطمعن شد که والا بلا بخدا ما تیپ هم نیستیم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز