سلام یساله عقدم بعد وقتی با شوهرم میرم خیابون شوهرم نگاه دخترا میکنه میگه نگاه موها اینو نگا لباس اینو بعد ازش پرسیدم چرا اینجوری میکنی منم خوبه به پسرا توجه کنم بگم نگاه اینو بعد گفت من که کاری نکردم میگم نگاه کنی ببینم خوشت میاد از اینجور لباسا و رنگ موها بعد یه دختره رد شد موهاشو دم اسبی بسته بود بعد گفت چرا موهاتو دم اسبی نمیبندی نمیدونم فازش چیه😕
چند روز پیش رفتیم مهمونی فامیلمون بعد دختر مجرد هم داشت شوهرم هی نگاهش میکرد همین دختره بچه هم بغلش بود بچه خواهرش بود بعد شوهرم همش نگاه میکرد گفتم نگاه چی میکنی گفت نگاه بچهه میکنم ولی نگاه هردو میکرد بعدش دختره حرف میزد شوخی میکرد توی جمع شوهرمم میخندید منم عصبی شدم باهاش حرف نزدم دیگه میگفت چته چرا اینجوری میکنی تو به من اعتماد نداری فلان بعد قهر کرد گفتم من از اینجور رفتارا بدم میاد بعد میگفت من از بچگی دختر بازی نکردم بعد تو فک میکنی هولم فلان
اینم بگم با زنداداشاش هم شوخی میکنه گرم میگیره زنداداشاش فامیل دورشونه بعد میگن و میخندن یا شوهرم میزنه بهشون و دست میده و بهشون میگه سلام عزیزم قربونت فدات
نمیدونم من خیلی حساسم یا چی ایا شوهرا شماهم اینجورین؟ من واقعا حسودیم میشه چون خودم ادم سردیم نمیتونم با بردار شوهرام بگم و بخندم😕 چی بهش بگم که ناراحت نشه ولی این رفتارو ترک کنه واقعا حس میکنم من حتما یچی کم دارم