با کلی قرص خواب بازم خوابم نمیبره 😭

ان شاءالله یه روز تاپیک بزنی حالت خوب شده ،بیماری روحی خیلی سخت تر از بیماری جسمی 🙃

بعنوان کسی که سالها در کنار اشخاصی زندگی کردم که چنین مشکلاتی رو داشتن و خودم هم با اتفاقات خونه‌خراب‌کنی که تو زندگیم افتاد ولی به لطف خدا تونستم مدیریتشون کنم، میگم: مهمترین و اثرگذار‌ترین دارو، خواست و اراده‌ی خودمونه برای خوب شدن

همین که میگی یه موضوع رو بزرگش میکنم و ... نشون میده که به ذهن و روانت اجازه‌ی خوب شدن و مدیریت اوضاع رو نمیدی، اولین قدم بهبودی رو با جایگزینی فکر لحظه‌ایت، با فکر سالم و خوب بردار، و اصلا نذار فکر‌کردن به موضوعات بد و ناپسند، تو مغز و ذهنت بیشتر از چند ثانیه جا خوش کنه، سریع فکر، مکان، حالت، و مشغولیاتت رو عوض کن

اینا دراومدن نفس از جای گرم نیست، تجربه‌‌ی خودم و اطرافیانمه و صددرصد قابل انجام و عملی

بخدا نمیشه

خیلی خواستم خیلی تلاش کردم

روانشناس باهم صحبت کردم همون کارها رو کردم ولی خوب نشدم

خستم دیگه نمیتونم اون استرس های وحشتناک رو تحمل کنم

فقط به این فکر میکنم اگه دوباره حالم بد شد داروهام هست میتونم همه رو بخورم و تمام

مگه درمان نداره؟

یکی دوروز با نخوابیدنت کنار بیا و خودتو مشغول کن و نخواب، بعد بدنت که به خواب نیاز پیدا کرد، براحتی زمانی که میخوای خوابت میبره، و بعد از اون سعی کن ا‌ون ساعت رو به ناخودآگاه ذهنت بعنوان ساعت خواب بشناسونی

قابل انجامه، فقط یه ذره نمرین میخواد

من که بعداز چندتا روانپزشک عوض کردن خوب نشدم

ان شالله خوب شی ببخشید میشه دقیق بگی چجوری بودی؟

منم وقتب افسردگی داشتم انقدر قرص خواب میخوردم که بعد یمدت دیگه رو اثر نمیکرد شاید توهم اینطوری شدی

نمیتونم حالم رو توصیف کنم فقط بگم وحشتناک مثل دیوونه ها میشم

ان شالله خوب میشی مثلا یه مشکل کوچیکو برا خودت خیلی بزرگ میکنی ؟ 

مثلا اون مشکلا تو چی هست ؟ چه فکرایی منیکنی ؟؟؟؟

فقط در مورد بیماری هست 

همین

اتفاقا فکر میکنی با خوردن یکجای داروها، تمام میشه، به دنیای اونور کار ندارم، چون هنوز نرفتم ببینم چه خبره ولی شنیدم خیلی سخته، ولی قطعا تو این دنیا تازه شروع میشه، به هم‌ریختگی و داغون شدن خانواده‌ی خودت و همسرت، سر زبون افتادن حرفت و ضعفت، و و و ...

از همه بدتر اینکه بعد از تو، شوهرت می‌ره زن میگیره، بخاطر این موضوع هم که شده، خوب شو😂

فقط برای خودته یا برای اطرافیان هم نگران میشی ؟

ببینید خانواده ام دارن ذره ذره اب شدن منو می بینن

یه بار برم براشون بهتره

تازه باور میکنید دلم میخواد تا خودم زنده ام همسرم بره ازدواج کنه بخدا اونقدر مرد خوبی و عاشقمه که دلم براش میسوزه

میخوام نباشم تا اون بتونه بهتر زندگی کنه

برای خودم اصلا

فقط اطرافیانم