آره در حد پیام بود منم مثل تو فکر میکردم همین حرفها رو میزدم
اینقدر تلاش کردم موندم حامله شدم
ولی متاسفانه بارها و بارها مچش گرفتم
جوری شد ک بقیه بهم میگفتن شوهرت خیانت می‌کنه
ولی چون شرایط جدا شدن نداشتم بخاطر بچه ها مجبورم به اینکه ندیده بگیرم نشنیده بگیرم
جدا شود عزیزم پشیمون میشی بعداً
تجربه من رو تجربه نکن
آدم باید با یکی ازدواج کنه ک عاشقش باشه
من خواستگار داشتم عاشقم بود مدتی با هم بودیم ولی چون علاقه ای بهش نداشتم ردش کردم
اومدم سمت شوهرم ک خودم دوستش داشتم
متاسفانه الان گدایی محبت باید بکنم
دقیق همسن تو بودم نوزده بیست سالم بود انرژی داشتم
جوون بودم
حوصله داشتم میگفتم از کجا معلوم جدا بشم دوباره ازدواج کنم بقیه خیانت نکنن میگفتم من باید زندگیم رو بسازم
دلیل دومش هم نمی‌خواستم مادرم غصه بخوره سرشکسته بشه بین اقوام
دلیل سوم اعتماد بنفس نداشتم
ولی الآن پشیمونم خیلی هم پشیمونم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز