2777
2789
نمی‌دونم کلا مردای پزشک برام دافعه دارن استثنا که داره ولی غالبأ از لحاظ اخلاقی آدمای جالبی نیستن

چجکرین میگم این که میرم پیشش خیلی مودبا و حرف زدنش منطورم جمله بندی و کلامه که خیلی جدابه و قانع کننده و نافذ

اخه من کجا اون کجا ...چرا خدا برام اینجوری خاست حکمتش چیه ؟دلم دست خودم نیست .....

اتفاقا به نظرم از بک بعد دیگه نگاه کنی

پزشکان با پزشکان ازدواج نمیکنن چون اونا خودشون پزشکن  و به نظرشون پزشکی چیز خاصی نیست 

و اونطوری که فکر میکنی نیست 

من پزشکی رو میشناسم که با یک آقا به یک شغل دیگه ازدواج کرده تازه شغل تاپی هم نبوده 

تازه اون پزشکه خانوم بوده  که ما خانوما مثلا حساسیم 



⚘ قَسَمِت میدم صلوات برام بفرست به حاجتم برسم  اگه فرستادی  خدا حاجت روات کنه ⚘ اگه راهی واسه حاجت روایی داری و خودت امتحانش کردی حتما تو یکی از تاپیکام برام بنویس  دعات میکنم 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خودم والا هیچی.... از دوستای خانوادگیمونه و خیلی میبینمش همین چند پیش هم با هم رفتیم مسافرت شمال یکا ...

نمیدونم چرا شما قضیه رو جدی نمیگیدی ببین من کارمتدم رسمی ام الان میخوای زن کارمند یادمهندس بشی خوبه؟همکارام اونقدر حال به هم زنن 

عذر میخوام عیر مستقیم چجوری گفت؟

به خواهرم گفت

چون سابقه یه نفر رو میشناخت که دو سال رفت و اومد اخرم من قبول نکردم به همین خاطر میخواست با احتیاط عمل کنه و از خواهرم کمک خواسته بود

بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.

ببین عزیز تعجب میکنم چطور روانپزشکت اقاست! اصولا ادما با صحبت کردن خصوصا در مورد مسایل و‌مشکلاتشون یجور احساس نزدیکی و راحتی نسبت به طرفشون بهشون دست میده

دلیل اینکه خوشت اومده تا حد زیادی این قضیه است


بعد از کجا مطمینی متاهل نیست!

بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.
الان ۴ ساله میرم پیشش .....خانم تو شهرمون رفتم خوب نبود

خب همینه تعجبی نداره بهش دل بستی ولی لزوما دل بستنت واقعی و بخاطر مناسب و خوب بودنش نیست

بزرگترین شکوه ما در هرگز نیفتادن نیست، بلکه در برخاستن پس از هر بار سقوط است.
بهت دست زد ؟شماره داد یا ازت چرسید کسب رو دوست داری؟

والا خیلی کارای مشکوکی میکرد ولی مهم تریناش این بود که رفتیم لب ساحل تاریک بود سنگ لاخی بود یهو من تعادلمو از دست دادم نزدیکم بود دستم گرفت بعد گفت خوبی میتونی بیای، یا همه تو آلاچیق جمع بودن من اومده بودم خونه کار داشتم اومده بود مونده خونه و اینکه هر وقت من صداش میکردم میگفت جان در حالی که این آقا به مادر و خواهرشم من ندیدم بگه جان، و دو باری که تنها شده بودیم یهو زد زیر آواز آهنگ ابی که میگه منو حالا نوازش کن که این فرصت نره از دست رو خوند، تو مهمونیا هم میشینه یه گوشه زل میزنه به من

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792