دخترخاله شوهرم یه پسر دوسال وخورده ای داره داره میره یذره هم حرف میزنه یه جوری این دخترخاله شوهرم خودشو میگیره یا بچش مثلا میره کیف مهمونارو برمیداره میگرده با غرور وذوق نگاش میکنه اصلا یه حرکتی نمیزنه از دست بچه بگیره یا مشغولش کنه به چیز دیگه همشم توجه میکنه ببینه دیگران نگاه میکنن یانه یافک میکنه اسمون بازشده بچه اون افتاده زمین به هرچی دس میزنه اصلا کنترلش نمیکنه وسیله دیگران برمیداره بچه ی مردمو میزنه پسرش یاچیزمیز پرت میکنه سمتشون بعدبچه ی طرف گریه میکنه میره با ذوق واعتماد به نفس میگه ای وای چیشد من بودم من بودم زدم فلانی (ینی به پسرم هیچی نمیتونی بگی)ینی بخدا حالم بدشد این رفتارارو دیدم شاید فک کنید ازحسودیه ولی حالم ازینجورادمابهم میخوره شاید اینجا نتونم خیلی واضح بگم اما وایبی که من ازین ادم میگیرم قشنگ معلومه که خیلی مینازه به بچش وفک میکنه چه شاهکاری کرده قبلنم شنیدم یسره خونه مامانشه تا خانوادش چیزی به بچش میگن قهرمیکنه میره خونه خودش 😒😒😒😒😒شایداگه رابطم باهاش خوب بود ایناش رومخم نبود ولی تاجاییکه میدونم خیلی ادم حسودیه اصلا چشم نداره ببینه یکی از خودش بالاتریازیباترم هس
حق
حس کردم چون خودت میگی رابطتون خوب نیست
اینطوری برداشت کردی
یعنی ادم به بچش ارزش بزاره و بخاطرش ذوق کنه کارش بده ؟؟؟؟
رابطتم خوب بود باز اینا رو مخت بود
شما هم وسایل رو از دست بچش‌بگیرید😁البته با ارامش و جوری که مادر بچه متوجه بشه
همین بچه چند سال دیگه عذابشون میده
این طرف خودشو نمیگیره،کلاً عقل نداره،راحته
دقیقااااااااا وقتی بچشون مثل وحشیا بچه یکی دیگه رو میزنه بهش افتخار میکنن فک میکنن خیلی زرنگه حمله کنه به بقیه
عرشیاتو شمعدونی مجسم سد
جاری منم پسرش همینه
هر غلطی میکنه هرهر میخندن بهش
دیگه کم مونده بزنه لت و پار کنه مردمو این بچه
اومده بودن خونه ما بچش نصفه شب میدویید اینور و اونور پدر و مادرش هیچی نمیگفتن.ماهم مستاجریم و صاحبخونمون طبقه پایینه و حساسه.یا اسباب بازی بچمو داشتومیشکوند مادرش فقط نگاش میکرد.شوهره یهو به زنش گفت نذار بشکنه چرا فقط نگاه‌میکنی؟