مریض شدم از دستش تیروئید گرفتم میدونم بخاطر اعصابمه همش حرف مردم براش مهمه همش دخترای مردم رو میزنه تو سرم کوچیکترین کاری تو خونه اشتباه انجام دادم تا یک هفته سرزنش و سرکوفت داره فحشم میده رو اعصابم میره خودشو منو دوتا جهنمی میکنه بخدا حالم بده از اعصاب خوردی زیاد دست چپم بی حس میشه تیروئید گرفتم موهام میریزه خودشم هی منو میبره آزمایشگاه ولی دو روز فقط رفتارشو درست میکنه بعضی روزا آرزوی مرگشون میکنم ولی همیشه آرزوی مرگ خودمو میکنم خواستگار خیلی دارم ولی هیچکدوم درست درمون نیستن دلم نمیخاد از یه جهنم برم تو جهنم دیگه اون اقوام هایی ک طلاق گرفتن همش می‌ترسه ما مث اونا شیم هی مارو با اونا مقایسه میکنه دم به دیقه با کوجیکترین شوخیمون کوجیکترین حرف کوچیکترین کار زندگی واسم زهر مار شده مگه بچه حق نداره گردن پدر مادر دعا کنید بمیرم
دیگه ازش بدم میاد اصلا علاقمو از دست دادم دلم نمیخاد جای ک اون باشه باشم همش تو خونمون دعواست همشش
عزیزم امیدوارم هر چه زودتر حل بشن
مامان من کلا خیلی غر میزنه منم ولش کردم بیخیال باش تو هم اصلا توجه نکن از یه گوشت بگیره از اون یکی بنداز بیرون
غصه نخور مامان من یه لول بدتره. میخاست منو به زور شوهر بده به مرد ۴۰ ساله خودم ۲۲ سالمه
خدا خیری به مرده بده گفت این بچه هست من نمیخامش
کاملا میفهممت
کارش غر زدنه رو اعصاب بابام هم میره من ظرفا میشورم اون اشپزی میکنه بقیه کارا هم کمک من بازم بهم سرکوفت میزنه که اشپزی نمیکنی بخدا از ۱۲ سالگی که دوستام دنبال بچه بازی بودن اشپزی یادم داد دخترای همسن من ازدواج میکنن هیچی بلد نیستن من همه جیم بلدم فقط علاقه ندارن به اشپزی بازم میزنه تو سرم
الهی عزیزم خداکمکت کنه انشالله یه شوهرخوب گیرت بیاد بری سرخونه زندگیه خودت همه مادرها همین بایدبسازیم دیگه کاریش نمی شه کرد اگه چیزی هم گفت شماچیزی نگو بروتواتاقت درروببند خودش ببینه شماهیچی نمی گین خودش ساکت می شه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز