واقعا چرا ی عده با پرستارا برخورد بدی دارن

کلا چالش اصلی شغل پرستاری اینه 

چون تو محیطی هستی که کلی آدم مریض و خسته از نظر روحی و جسمیه 

باید بگذری 

یک نمونه فشار خور هم اینجا مشاهده شد

برای همین زدم داروسازی که مستقیم با اینا در ارتباط نباشم

هم جونشونو نجات بدی هم حرف بشنوی

واقعا سخته

خدا شفات بده😂😂😂

متاسفانه همه جامعه رو بدجنسی و بی اخلاقی گرفته 

نسبت به پزشک

معلم

پرستار

وکیل

به هر کسی یه انگ میزنند

این حرفتون توهین بزرگی به همه پرستاران بود درصورتی که در هر شغلی خوب و بد وجود داره مثل اینه که من بگم شما و امثال شما ببخشید اندازه گاو نمی‌فهمند و با اونهمه درس خوندن فقط توهین به دیگران رو یاد گرفتن

کاش تربیت میشدی بعد ولت میکردن لای انسانها

من بعنوان یک پرستار ۳سال توبیمارستان کارکردم انواع اقسام توهین ودعوا وحتی شکستن در وپنجره ها شاهد بودم دربیشتر وقتها مقصر دکتر یا پرستار بوده من شیفت شب بودم ساعت ۳شب یه خانمی رواوردن تازه زایمون کرده بود کلیه درد داشت زمین گاز میگرفت جیغ میزد یه اقا وخانم گرفتنش ب زور راه میره واسش ویلچر اوردم گفتم بشین بردنش تا در اتاق دکتر دکتر گفت کارمن نیست ببریدش زایشگاه خانم بردن زایشگاه گفتن مامانداریم ببرید پزشک دوباره اوردنش دکتر باصدای بلند به همراه مریض گفت مگه شما زبون نمیفهمید کار من نیست همراها التماس میکردن بابا یه مسکنی واسه کلیش بزنید تا دووم بیاره ببریمش شهر دیگه اصلا تحویل نگرفت همراهان کمی داد وبیداد کردن دکتر گفت نگهبان بندازشون بیرون 😐 یه دکتر اقا بود قسمت تزریقات گفت دکتر چرا داره بااینا لج میکنه یعنی چی ب من ربطی نداره بنظرتون این مریض گناهش چیه؟؟؟؟ من به اون خانم واقا گفتم صبح بیاید بالا به ریاست شکایت کنید حق باشماست 

واقعا بعضیا دید بدی نسبت به پرستارا دارن نه اضافه کاری درستی بهشون میدن توهینم میکنن من برادرم پرستاره میگه تو اورژانس تو یک ماه سه بار همراهی بیمار به پرستارا و کادر بیمارستان آسیب جدی رسوندن من واقعا درک نمیکنم همه انسانها فرشته نیستند در هر شغلی خوب و بد هست چرا فکر میکنن تمام حرص خودشونو روی اونا خالی کنن

بعنوان یک پرستار حق را به شما میدم بله همینطوره .من سه شهر توبیمارستانا کارکردم متاسفانه بدترین محیط وداره ولی نمیشه تروخشک باهم سوزوند خوب وبد داره من وقتی یه ادم مسن میومد امپول وسرم واسش تزریق میکردم بالاسرش میومدم هی میپرسیدم بهتری کلی باهاش شوخی وخنده میکردم تاراهی بشه به من میگفتن تواینجارو با خونه سالمندان اشتباه گرفتی همه همکارام مسخرم میکردن که چ حوصله واعصابی داری بابا ول کن