دلم گرفته به خاطر رفتارای دوستم

منم شوهرم یکم‌ چهرش شکسته شده چون خیلی کار میکنه از بچگی و یکم تپله من خیلی لاغرم 

هروقت مارو آدما باهم میبینن توی محیط کار میگن ایشون پدرتونع؟ یا ایشون دخترتونه?

بنظرم شوهرم ناراحت میشه اما برای من مهم نیست...

چون شوهرم هرچی هم زشت و شکسته باشه در عوض بسیار وفاداره،خیلی مودبه احترام مو داره،بهم اعتماد بنفس میده،و خیلی دوستتم داره

حرف خاصی نزده بیشتر به نظر میاد شما حسودی می‌کنین

هر چند قبل این دلسوزش بودین 

عیبی ندارع عزیزم برات شد عبرت کلا میبینی اینجوریه ی کوچولو کمتر رفت و آمد کن دفعه دیک هم دعنشو باز کرد بگو همه چی عادی میشه به جز اخلاق خوب و احترام که همسر من همه رو داره 

چرا انقدر برات مهمه؟

آدما عوض میشن مخصوصا بعضیا فکر میکنن با ولیعهد انگلیس ازدواج کردن شاخ غول شکوندن.اهمیت نده بهش

بنظر من نیازی نیست کل کل کنه باهاش ققط رابطه شو کم کنه 

مثلا گفت بیا بریم خرید بگه شرمنده امروز مهمان دارم نمیتونم 

و ازین طرف روی موفقیت های دوتایی شون زمان بزاره 

هیچ رفیقی دیگع وجود نداره آدما بد شدن،فامیل دوست و... اینا موقع موفقیت تو حسادت میکنن 

می‌دونی ی وقتایی اگ‌ج ندی فکر می‌کنن با هالو طرفم یکبار جوابشو بده دیگ جرئت نمیکنه ولی خب ب نظرم ارتباطش کم کنه خودشم متوجه میشه

درسته اما گاهی جواب دادن باعث دعوا میشه و آدم آرامشش رو بهم میزنه اعصابت خورد میشه 

اسی قد شوهرش چنده ببخشید سوال شد واسم چون میگید خیلی میگه

مثلا یکی از دوستای من با همسرش که خیلی رفت و آمد داشتیم خیلی در مورد چاقی اینا نظر میداد من قبنا بشدت لاغر بودم الان چاق شدم و خیلی راضیم خلاصه ایشونم پودر چاقی خورد ولی ماندگار نبود بهش حالا ب روش های مختلف تیکه میندازه که لاغریات بهتر بود خودت خراب کردی منم کلا ج نمی‌دادم دفعه قبل گفتم عزیزم اگه بد بود چرا خودت جر دادی چاق شدی پس پودر های میلیونی میخوردی اینجوری بشی دیک و بحثمون شد بعد اون دیک ارتباطم قطع کردم دیشب زنگ زد شام دعوت کنه گفتیم جایی مهموتبم ببخشید چون دیدم خیلی دهنش داره باز می‌کنه دیگ

اسی بالاخره هرکس یه معیار و ملاکی داره شما خودتون شاید معیار های مهم تری از قد داشتید به انتخاب خودتون احترام بزارید و زیاد ذهنتونو درگیر حرفای دوستتون نکنید اگه واقعا داره دوستت ناراحتتون میکنه سرسنگین شو و فاصلتو رو زیاد کن