من پنج سالی میشه ازدواج کردم. همسرم اخلاقش خوبه خدا رو شکر اوکیم با هم. از نظر ظاهری هم همسرم خوبه فقط قدش کوتاهه یعنی یه جورایی هم قدیم ولی این موضوع برای من مهم نبود چون اخلاقشو خیلی دوست داشتم و همینجوری قبولش کردم و الانم راضیم از انتخابم.
حالا اینا مقدمه بود
یه دوست خیلی نزدیک دارم که خیلی رابطه مون با هم خوبه یعنی همیشه برام یه ادم امن بوده خیلی صمیمی هستیم. حالا این دوستم یه سالیه ازدواج کرده همسرشم پسر خوبیه تیپ و قیافه خوبی هم داره قد بلند و ورزشکار و این جوریا. حالا چیزیکه که مهمه دوستم از وقتی ازدواج کرده حس میکنم از من فاصله گرفته دایما تو حرفاش انگار میخواد تیپ و هیکل شوهرشو تو سر من بزنه. برام خیلی عجیبه این رفتارش انقدر قبلا به هم نزدیک بودیم که من حتی یه لحظه هم فکر نمیکردم یه روزی بخوام سر همچین چیزی ازش دور بشم. حتی من تو انتخاب همسر خیلی سعی کردم کمکش کنم با یکی دوست بود دلبسته شده بودکلی نصیحتش کردم که شرایط این خواستگارت بهتره چشاتو باز کنو... منظورم اینه که همیشه خیرشو یخواستم خیلی برام سنگینه رفتارای الانش. دلم واسه خودم به خاطر دلسوزیام میسوزه🥺