همین امروز حس کردم صبرم طبیعی نیست
من الان باید ادامه گریه مو می کردم
🙂
ولی از اتاق زدم بیرون خیلی عادی ادامه دادم
خیلی گله کردم از غصه ای که تو دلم باز جوونه زد
اما باز ادامه دادم
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
خیییییلی جاهااااااا
بعد خیانت شوهرم
کلا ادم قوی و صبوریم تو تمام لحظات زندگیم ریلکس بودم
اونجایی که از شدت فشار عصبی داشتم دیوونه می‌شدم دلم میخواست نصف شبی از خونه بزنم بیرون با تمام توانم بدوم ولی همه رو ریختم توی خودم تا خانوادم نفهمن
یه جایی میفهمی که دیگه فقط باید صبر کرد
خیییلی جاها تو هزارتا کوره رفتم و آبدیده تر و محکم‌تر بیرون اومدم به لطف پروردگار
خیلی صبورم
خیلی زیاد
وقتی مصیبت های بزرگتری را دیدم
از بارداری و اقدام و مشکلاتش صبور شدم😁
این پنج سال زندگیم خیلی صبوری کردم
وقتی خبر فوت پدرم رو بهم دادن، موقع تشییع جنازه و دفن پدرم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز