همسرم از ازدواج سابقش یه دختر داره ۱۸ سالشه
حدودا ۱۲ سالی بود طلاق گرفته بودن ک ما ازدواجکردیم
الان من دوتا پسر دارم
همسرم ب زن سابقش ۵۰۰تا سکه یکجا داده مال مهریه ش
و برای اینکه تو رفاه باشه بهش یه خونه ۲۹۰متری
دوتا مغازه بهترین جای شهر
و یه ماشین و کللی طلا وتا قبل ازدواجمون هر خواسته مالی ک داشته زنه انجام میداده
الان من از اینده پسراممیترسم
شوهرم الان یه مغازه داره
و دوتا خونه هم از بعد ازدواجمون داره درست میکنه
یکی شهرستان یکی شهر زندگیمون
با اینکه دخترش با مادرش زندگی میکنه اما تو هر خونه یه اتاق خالی گذاشته میگه مال دخترمه و همه اموالم بین بچه هام نصف نصف تقسیم میشه
خیلی هم با من بد رفتاری همسرم
میترسم از اینده بچه هام
همش بخاطر دخترش با من تو دعواس چون دخترش بهش محل نمیده و کلا بی احساسه و ب گفته خودش فقط بخاطر پول میاد همیشه سمتش
نمیدونم چیکار کنم
خیلی افسرده و ترسیده ام
من خودم هیچی ندارم و آدمی همنیستم بگم فلان چیزو ب اسمم کن مث زن سابقش
کلا فقط میخوام زندگیم آروم باشه شوهرم ب من وپسرام برسه شوهرم میگه چون ازدواج اولم همه چیم رفته الان سر سوزنی ب اسم زن نمیکنم
ماهی ۱۰ تومن تقریبا میده ب دخترش
و مثلا اگه دخترش بخواد بره کلاس پیانو چون مادرش مثلا داره لطف میکنه و دخترشو همراهی میکنه تا کلاس هزینه کلاس پیانو مادرش هم با همسرمه
همسرم چند ماهه اصلا ب من محل نمیده
همش میگه دخترم با ارزشتر از شما برام
دارم دیوونه میشم دیگه
نمیتونم هیچی بگم
همش سکوت و ناراحتی
مریض شدم دیگه
نمیدونم خیلی برام سخته
دخترش بهش محل نمیده چند ساله و فقط هر وقت پول میخواد میاد اما شوهرم میگه تقصیر توئه چون ازدواج کردیم و تو از عمد بچه دار شدی این نمیاد
در صورتی ک از قبل ازدواجمون هم عمه هاش میگن نمیومده و فقط همیشه با مادرش دنبال پول بودن
اونا خیلی تو رفاهن اما ما همش زیر منت شوهرم هستیم
نمیذاره ب خودم برسم