2777
2789
عنوان

یک پسری دیروز یک شعری برام خوند از ذهنم بیرون نمیره

| مشاهده متن کامل بحث + 787 بازدید | 58 پست

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و کاملاً رایگان با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید.

متاهلم هست؟😑

تاپیک قبلیش رو خوندم

برای آرامش مادرم" برای سلامتی برادرم" برای چشمهای دخترم "  برای بیقراری این دل پرغصه من" برای غم نهفته در سینه خواهرم" برای من" برای ما" برای آرامش همه دعاکنید

تاپیک قبلیش رو خوندم

قضاوت...... خدا جای حق نشسته من اصلا از حضور اون آقا اطلاع نداشتم یعنی بوتیک بزرگ بود من کفش رو پوشیدم یکم مسخره بازی در آوردم 

در حسرت مادر شدن .........
نمی‌دونم واقعا توی ذهنم اکو میشه

برای من باور پذیر نیست. که اگه واقعا حقیقت باشه و شما متاهل باشی و چنین موردی هم پیش اومده باشه پس هر لحظه منتظر باش تو ذهن همسرتم یه دختری نقش ببنده

برای آرامش مادرم" برای سلامتی برادرم" برای چشمهای دخترم "  برای بیقراری این دل پرغصه من" برای غم نهفته در سینه خواهرم" برای من" برای ما" برای آرامش همه دعاکنید

برای من باور پذیر نیست. که اگه واقعا حقیقت باشه و شما متاهل باشی و چنین موردی هم پیش اومده باشه پس ه ...

من گفتم نقش بسته؟ گفتم شعره توی ذهنم اوکی میشه  خدا به دادتون برسه بااین قضاوت کردنتون 

در حسرت مادر شدن .........
قضاوت...... خدا جای حق نشسته من اصلا از حضور اون آقا اطلاع نداشتم یعنی بوتیک بزرگ بود من کفش رو پوشی ...

من قضاوت نکردم. من فقط سوال کردم که چرا؟  الان درباره اون آقا تاپیک زدید این از نظر من کار جالبی نیست برای یه خانم متاهل حتی اگه فقط در حد یه تعریف ساده باشه. 

برای آرامش مادرم" برای سلامتی برادرم" برای چشمهای دخترم "  برای بیقراری این دل پرغصه من" برای غم نهفته در سینه خواهرم" برای من" برای ما" برای آرامش همه دعاکنید

من قضاوت نکردم. من فقط سوال کردم که چرا؟ الان درباره اون آقا تاپیک زدید این از نظر من کار جالبی نیس ...

من گفتم فقط توی ذهنم این شعر اوکی میشه همین گفتم چیکار. کنم این شعر از ذهنم بره بیرون 

در حسرت مادر شدن .........
من گفتم نقش بسته؟ گفتم شعره توی ذهنم اوکی میشه خدا به دادتون برسه بااین قضاوت کردنتون

اینقدر پای خدا رو وسط نکشید. وقتی در موردش تاپیک میزنید پس تحمل نقد هم داشته باشید. من هیچکس رو قضاوت نمیکنم قاضی فقط خداست. من حرفم اینه شما باید همون لحظه از ذهنتون اون شعر رو بیرون کنید

برای آرامش مادرم" برای سلامتی برادرم" برای چشمهای دخترم "  برای بیقراری این دل پرغصه من" برای غم نهفته در سینه خواهرم" برای من" برای ما" برای آرامش همه دعاکنید

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز