من ازبچگی عاشق مادرم بودم هرشب باترس ازدست دادنش کلی اشک ریختم

زرییین

مدیر استارتر

عضویت: 1402/02/10

تعداد پست: 2555

اون صبریه که خدا بهت داده عزیزم

خدارو شکر میکنم واقعا ازاین بابت خواهرم داره خودشو می‌کشه ولی من آروم ارومم

1403/10/06

|

03:46

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زرییین

مدیر استارتر

عضویت: 1402/02/10

تعداد پست: 2555

بزرگترین نعمته همیشه شاکر باش چون درد عظیمیه بی مادری

من وقتی زنده بود درک میکردم بی مادری درد عظیمی ولی الان نه نمی‌دونم این چه مدل صبره

1403/10/06

|

03:47

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

گلچهر۶۱

عضویت: 1403/09/25

تعداد پست: 281

من وقتی زنده بود درک میکردم بی مادری درد عظیمی ولی الان نه نمی‌دونم این چه مدل صبره

میدونی چرا ؟چون تا ته این داغو قبلا حس کردی

1403/10/06

|

03:48

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

عشقمنقاشیهورااااا

عضویت: 1403/08/07

تعداد پست: 81

منم همین حسو وقتی همیشه ترس از دست دادن بابامو داشتم و بعد ازدستش دادم و اونوقت که فوت شد مثل شما اصلا نتونستم گریه کنم و کاری کنم 

1403/10/06

|

03:48

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زرییین

مدیر استارتر

عضویت: 1402/02/10

تعداد پست: 2555

میدونی چرا ؟چون تا ته این داغو قبلا حس کردی

اهان درسته واقعا چقدر ترس داشتم برای همچین روزی از کلاس دوم تاالا ن که ۳۳ساله هستم 

1403/10/06

|

03:48

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زرییین

مدیر استارتر

عضویت: 1402/02/10

تعداد پست: 2555

منم همین حسو وقتی همیشه ترس از دست دادن بابامو داشتم و بعد ازدستش دادم و اونوقت که فوت شد مثل شما اص ...

الانم دلت تنگ نمیشع؟

1403/10/06

|

03:49

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

گلچهر۶۱

عضویت: 1403/09/25

تعداد پست: 281

میدونی چرا ؟چون تا ته این داغو قبلا حس کردی

بقیه یه جورایی عذاب وجدانم دارن از کاراشون.ولی من خودم چون همیشع این قضیه جلو چشمم بود خیلی رعایت مادرم رو میکردم

1403/10/06

|

03:49

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زرییین

مدیر استارتر

عضویت: 1402/02/10

تعداد پست: 2555

میدونی چرا ؟چون تا ته این داغو قبلا حس کردی

شما چند سالتونه؟؟

1403/10/06

|

03:49

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زن_غلام_پلاستیکی

عضویت: 1403/05/16

تعداد پست: 223

من امشب یه لحظه ب نبودن مادرم فکر کردم داشتم خفه میشدم 

1403/10/06

|

03:49

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

گلچهر۶۱

عضویت: 1403/09/25

تعداد پست: 281

شما چند سالتونه؟؟

۴۲

1403/10/06

|

03:50

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زرییین

مدیر استارتر

عضویت: 1402/02/10

تعداد پست: 2555

من امشب یه لحظه ب نبودن مادرم فکر کردم داشتم خفه میشدم

به نظرم تا زنده ی مادرت زندگی کن من اینهمه ترسیدم چی شد؟خدا به مادرت عمر طولانی بده من پشیمونم که اینقدر عمرم روباترس گذروندم

1403/10/06

|

03:50

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زرییین

مدیر استارتر

عضویت: 1402/02/10

تعداد پست: 2555

۴۲

خواهرم سن شماست داره خودشو می‌کشه باگریه

1403/10/06

|

03:51

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

عشقمنقاشیهورااااا

عضویت: 1403/08/07

تعداد پست: 81

الانم دلت تنگ نمیشع؟

اوووووه تا دلت بخواد ..همین الانشم همینم ..تو خونه نشستم با خودم میگم بابا الان توی اتاق خوابیده یا مثلا با ماشین رفته بیرون الان میاد ..بعد وقتی به خودم میام میبینم غرق این رویا شدم همینطور اشکه که میاد

1403/10/06

|

03:52

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زن_غلام_پلاستیکی

عضویت: 1403/05/16

تعداد پست: 223

به نظرم تا زنده ی مادرت زندگی کن من اینهمه ترسیدم چی شد؟خدا به مادرت عمر طولانی بده من پشیمونم که ای ...

منم بعضی وقتا این ترس لعنتی میفته تو جونم 😔😔تصورش هم دقم میده 

روح مادرتون شاد باشه 

1403/10/06

|

03:53

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

زرییین

مدیر استارتر

عضویت: 1402/02/10

تعداد پست: 2555

اوووووه تا دلت بخواد ..همین الانشم همینم ..تو خونه نشستم با خودم میگم بابا الان توی اتاق خوابیده یا ...

پس شما مثل من نیستی من دلمم تنگ نیست براش

1403/10/06

|

03:53

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب