متاسفانه دایی خودمم مستاجر شده. من خیلی بهشون گفتم بهم گفتن خسیسی. حتی پسرداییم و خانمش خونه ی دوم رو فروختن من خیلی گفتم اجاره بدین گفتن اجاره ماهی 10 تومنه ولی ما هرینمون ماهی 50 تومنه. خب درسته ولی آدم عاقل چرا باید ماهی 50 بریزه داخل کافه و لباسها. آخرش لباسها مگه سرمایه میشن. بهم میگن خسیسی و نمیدونی زندگی چیه 😁
شاید اینطور باسه عزیزم چون آینده م رو ندیدم. ولی الویتهای زندگیم خیلی متفاوت شده مثلا ترجیح میدم همسزم جراحی داره بیمارستان خوبی بره و هزینه کنیم ولی اصلا دوست ندارم لباس گردن بخرم. همسرم بیمار بود من چون پیشش بودم هرروز براش از بیرون غذا گرفتم چون خودم همراه بیمار بودم ولی فقط همون مدت.به نطر خودم به وقتش دست و دلباز میشم ولی واقعا آینده رو نمیدونم شاید شما درست میگین
بنده خدا خداروشکر همسزم مهربونه و همیشه بهم میگه تو خیلی کمک میکنی بهم ولی یکجورایی انگار برای خودم اینکارو میکنم که آینده شرمنده زندگی نباشم و عذاب وجدان نگیرم. همسزم مرد خوبیه و منم زندگی رو سخت نمیگیرم. بقول معروف راضیم به رضای خدا
عزیرم اینکه خونه و ماشین بفروشی خرج کنی نرمال نیست
اینکه هم نری رستوران و کافه و هم نرمال نیست
مثل اطرافیانت نشو
ولی سعی کن هرماه یکبار بری کافه ی کیک و قهوه بخوری میشه 300 تومن
هرماه ی چیری برای دلت بخری حتی ی لاک ی شال
منم مثل شما ولی اون ماهی ک زیاده خریدام میکنم پس اندازم میکنم
مثلا 100 میلیون داره 10 تومنم داره اون ماه ک 100 تومنه لباس میخرم چکاب میرم ماشین تعمیر میکنیم پس انداز میکنیم بیرون میریم اون ماه ک 10 تومنه سر میکنیم
واقعا براشون مهم نیست عزیزم، قبول دارم. ولی من شبیه اونا نیستم. من اگر اونا چیزی بگن مردد میشم تو مسائل زندگیم اونا ولی دچار اختلاف میشن. میدونم اخلاق زناشون چطوریه. همه باهم رقابت دارن و همه م منتظرن بکوبن سرشوهراشون.بخاطر داییام و پس داییام چیزی نمیگم حس میکنم خانمهاشون به اندازه کافی بیچارشون کردن که هرچی دارن میفروشن. منم کارم اشتباست قبول دارم ولی من اصلاح میشم ولی اونا میخوان چطور اصلاح بشن.
راستی عزیزم ممنون تو تاپیکم شرکت کرذین عزیزم و کنارم بودین ♥️خیلی لطف کردین
