وای همون شب عقد رفتیم دور دور شامم بیرون خوردیم با کت و شلوار و لباس عقد من🤣
دستمو گرفته بود خیس عرق دستم از خجالت😭
گفت اولین بوسمون کی باشه😐😐😐😐
من رومو از خجالت کرده بودم اون بر شیشه ماشین رو نگاه میکردم حالا شبم بود دودی هیچی معلوم نبود🤣بعدم گفتم چه پرو تو دل خودم😂
ی لحظه روم کردم طرفش یا ابالفضل شروع کرد بخدا همون لحظه ی موتوری رد شد مارو هم دید😭
من کشیدم پس
تا وقتی رسیدم خونه روم اون بر دستم تو دستش هی میگفت خجالت کشیددییی؟😐😭