والا بعد نامزدی اومدی دیدنم بیچاره اومده بود دستبندم خریده بود بندازه دستم فقط ابجیم و زنداداشم خونه بودن که رفتن بالا مثلا ما راحت باشیم کل اون مدت رو من دویدم اون دنبالم کرد میگف بیا دستت کنم میگفتم نه تو میخوای ببوسیم 😐😐😐الان فکر میکنم واقعا چرا
من تازه عقد کرده بودم اینقدر از شوهرم خجالت میکشیدم یه بار زنگ زده بود گوشیم من دستشویی بودم خانواده برداشته بودن گفته بودن دستشوییه من اومدم بیرون ناراحت شدم گفتن چرا گفتین دستشویبه خیلی خجالت کشیدم
چقد خوب بود😍
با خوندن خاطراتتون ذوق میکردم 😍
دلم خواست منم ازدواج کنم☹️😔
من همه خجالتام قبل عقد تموم شده بود😂
آقا هرکی از دست اسماتیز شکاره لایک کنه😂
ما۵سال دوست بودیم خجالتی نداشتیم بعدعقد
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز