برنگشتم هرچی گذشت فهمیدم اون ادم برام مضر بوده
دیگه من که از دل اون خبر ندارم 🤣ببین یچیزیو بهت میگم پسرا دلشون دریاست
میرن دنبال بعدی واسه لاس زدن
از اون طرف دلشون واسه اکسشونم تنگ میشه ، تا وقتی تو جمع دوستانه با اون قرار میگرفتم همش بهم زل میزد خیلی ضایع
دیگه تصمیم گرفتم تو اون جمعا هم نرم وقتی نرفتم هم تو کافه ای جایی باهم قرار میگرفتیم از دورترین جای کافه زل میزد به من یه حرکات ضایعی درمیآورد که ...مثلا یهو وسط کافه فندکی بهش داده بودمو بلند میکرد چندبار روشن خاموش میکرد 🤦
هرچی بگذره زمان دختر میفهمه پسر براش خیلی سم بوده و پسر دلشون میخواد دوباره اون حس مالکیت رو داشته باشه
به هم برگردین هم باز جدا میشین ، آزموده را آزمودن خطاست
آدما عوض نمیشن