بچم مریضه.یسالشه.بینیش کیپ و گریه.شوهرمو چند بار بیدار کرذم.اخر پاشد دادو بیداد...خب من واقعا نمیتونستم براش قطره بریزم.اخرشم نریختم که.اونوقت یادمه پدرش که بود گوشیشو سه نصفه شب میذاش سر زنگ که زنگش بزنه داروهاشو بخوزه.خدا لعنتش کنهمن ازش نمیگذرم هیچوقت.از سگ پست تره ابن ادم