تا نگم با بابام بهم پول نمی‌ده یه دعوایی شد که دیگه بعد اون پول نداد من قرعه کشی شده بودم دیگه نتونسم بریزم به خانمه پیام دادم با التماس که تروخدا تو گروه فامیل هست اعلام نکن من دیگه نمیتونم پول بریزم هرچی ریختم برای خودت فقط ابرومو نبر گفت نمیشه باید جایگزین کنی با التماس قبول کرد دلم بد شکست گریه کردم سرکار نمیزارن برم این ماه دوتا طلا فروختم دیشب مادر بزرگم می‌گفت ازدواج نکنی یه مرد زن مردع میگیرتت آخر من فقط بیست سالمه داغون شدم چیکار کنم دست منه خواستگار خوب ندارم
عزیزم به این قرعه کشیا اعتماد نکنی بهتره
و اینکه چرا نمیذارن کار کنی؟
تو دیگه چقدر ادایی و ضعیف هستی
اصلا دلت نخواسته انصراف میدی
ذیگه فامیلم نخون و پول مال خودت چ اداییه
وا مامانبزرکت این چ حرفیه زده سنی نداری
منم شرایطم شبیه توعه
تازه من ۲ سال ازت بزرگ ترم
میگند سوره احزاب بخون برای ازدواج ۴۰ بگیر یه خواستگار خوب بیاد
و اینا
حتما یه کار نیمه وقت پیدا کن و پاش وایسا حتی شده ماهی ۴ تومن بدند یه ذره مستقل شو
هر ماه چقد میدادی؟ منم تجربه دارم
وا نه پول میدن نه میزارن کار کنی؟ فقط بچه پس انداختن بلدن؟
هنوز سنی نداری برو یه حرفه یاد بگیر و پول دربیار برای ازدواج هنوز وقت داری
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز