مشکل اصلی از خانواده هاست
امروز داشتم میومدم خونه تو ماشین نشسته بودم راننده منتظر بود مسافر جمع کنه من تنها بودم در ماشین باز بود داشت با همکارش حرف میزد
نمدونستن در بازه پشت ماشین بود دو سه تا مرد گنده ی ۴۰/۴۵ ساله یک کلمه حرف خوب بگو از دهنشون در اومد؟؟
یک حرفها و فوش های رکیکی به هم میدادن که واقعا حالم بهم خورد
سریع پیاده شدم گفتم من عجله دارم نمیتونم بمونم رفتم سوار یه ماشین دیگه شدم..