هروقت گفتم یعنی میشه ...؟ اونوقت شده
سر سقطام بعد دو بار سقط تو بارداری سومم باز لک دیدم
عصرش گریه کردم ، ولیخودمو جمع کردم صبح پاشدم نماز خوندم اخر نماز تو سجده گفتم به دل سیاه من نگاه نکن به دل همسرم نگاه کن، بعدم افتادم ب گریه و گفتم هرچی خودت بخوای تسلیمم ، بعدها فهمیدم "پذیرش" درسی بود ک باید میگرفتم، اصرار نباید کرد