زنیکه 17سال رو اعصابم بود 15سال عروسی کردم 2سال هم عقد بودم اینقدر زجرم داد که روانیم کرد تا دو روز قبل که براش کادو روز مادر بردم بهم پس داد گفت ببر من استفاده نمیکنم اونم تو جمع پیش جاری داماداش خردم کرد منم برداشتم آوردم خونه بعدش به دخترش زنگ زدم گفتم حلال نمیکنم بهش بگو بعد فرداش زنگ زده هر چی از دهنش در اومد بهم گفت من ایندفعه ریـ ـدم بهش گفتم حالا برو دیگ پیدات نشه
جاریمو بعد مدتها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳
پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم میخوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉
فقط از این ترس دارم که دوباره سحرم کنه موندم چی کار کنم چون خیلی تا حالا انجام داده یه بارش خیلی قوی بود که تا سر حد مرگ رفتم داغون داغون خدا نجاتم داد....
تو را خدا هر کی تاپیکم دید از ته دلش برام دعا کنه زودتر معجزه ای تو زندگیم بیافته این شهری که برام خفقان شده را ترک کنم دست شوهرم و بچه ام بگیرم برم به آرامش برسم 😭😭😭😭