2777
2789
عنوان

جواب مادر شوهرم بلاخره بعد 15سال دادم

| مشاهده متن کامل بحث + 3192 بازدید | 129 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

دیگه هیچ وقت تا اخر عمر نحس مادرشوهرت بهش هیچ مناسبتی رو تبریک نگو بزار تو حسرت یه تبریک و کادوت بمی ...

نه دیگه تموم شد به دخترش گفتم مادرت برام مرد حتی دخترش هم حقو به من داد با این دشمن خونی منه

برگشت گفت بچه تو بردار برو دیگه نبینمت گفتم مهرم بده تا برم گفت تو لیاقت نداری عروس ما باشی گفتم برع ...

با ایت چیزایی ک تو نی نی سایت شنیدم جا داره بگم خدارووو هزاااار مرتبه شکر که مادرشوهر داشتن نصیبم نشد چون من بودم قاتلش میشدم 

مال من مادر ک نداشت ولب ب خواهر عفریطه داشت البته دراین حدوجود نمیکرد اذیت کنه تنها اریتش این بود ک شوهرمو اسنپ خودش میدید ماه های اول زندگی

هیچی دیگ ازهمون اول دست بکارشدم دیدم با زبون خوش حالیش نیست از جهت گیس کشی استفاده کردم

قشنننگ دعوا کردیم و گیساشو گشیدم انابل خانم احمق رو بدرک که همسن مامانمه ،،ادم رودار باید بخوره تاادم بشه 

خدارشکر کلا دمشو بریدم قط ارتباط با همسرم هستن کلا


با ایت چیزایی ک تو نی نی سایت شنیدم جا داره بگم خدارووو هزاااار مرتبه شکر که مادرشوهر داشتن نصیبم نش ...

برای حال خوبت بهترین کار دوریه ولی من به خاطر همسرم سال ها تحملشون کردم بی احترامیشو با لبخند تلخ جواب میدادم ولی چه فایده که خودم افسرده شدم

برای حال خوبت بهترین کار دوریه ولی من به خاطر همسرم سال ها تحملشون کردم بی احترامیشو با لبخند تلخ جو ...

خداشاهده وقتی بودن همش دعوا داشتیم وقتی ماهی ی بارمیرفتیم خونه باباش برگشتنی جنگ مفصل داشتیم ی مدت

نگو این عفریطه زیرزیرکی تند تند ب شوهرمن پیام میده ازمن عیب ایراد میگیره‌

شوهرمم خیلی دعن بین بود همین الانم گاهی سرچیزایی ک اون ج ن ده گفته دعوت میکنیم الهی از بچش دربیاد خیر نبینه واقعا


خلاصه شوهرمم خیری ازشون ندیده چون هیچ‌کوچیکترین کاری واسه شوهرم نکردن و بایاش بمیره حتی هزاری بهش ارث هم نمیرسه دیگ‌قطع ارتباط کرد راحت

نه دیگه تموم شد به دخترش گفتم مادرت برام مرد حتی دخترش هم حقو به من داد با این دشمن خونی منه

۸ سال پیش مادرشوهرم و شوهرم دعوا کردن بعد منه احمق خواستم آشتی شون بدم رفتم دست مادرشوهرم رو بوس کردم که ببخشید فلانی رو بعد زنکیه بعد کلی کنایه برگشت گفت مقصر اصلی تویی تو باید از پام بوس کنی، منو میگی از عصبانیت ترکیدم، گفتم زنیکه تا اخر عمر نحست دیگه محبت منو نمی بینی حتی اگه طلاق بگیرم و بچه هام رو ازم بگیرن بازم هیچ وقت بهت کلمه محبت امیز یا تبریک نمیگم، الان ۸ ساله هیچ مناسبتی بهش تبریک نمیگم عمل جراحی کرده زنگ نزدم، الان اون دوره افتاده برای تولدم کادو می گیره ولی اگه دنیا رو برام بخره بازم هیچ وقت بهش سر سوزنی محبت نمی کنم

کسی که ۱۷ سال زجرت داده ارزش کادو دادن داره؟

اخه نمیخوام به شوهرم سرکوفت بزنه چون همیشه بچه های دیگشو میزنه تو سرمون اصلا ازش دل خوشی ندارم خدا لعنتش کنه 

اینقدر تو زندگیم سحر و جادو انداخت که روانیم کرد هر چی دکتر میرفتم دردم نمیفمیدن اخرش یکی از دوستامون بهم گفت تو را سحر کردن بعد که شوهرم پیگیر شد متوجه شدیم متاسفانه حقیقت داره 

منم یه قوم و خویشی دور با پدر شوهرم دارم.همیشه دوستم داشت.رابطمون خوب بود.تا اینکه بخاطر مشکلم با دخترش،سالها باهام بد شد و حتی جواب سلامم رو تو جمع نمی‌داد.

الان منو خواهرشوهرم با هم خوب شدیم،اما رفتار پدرش یادم نمیره.برا همین وقتی میبینمش از همون دور یه سلام خشک میکنم و تمام.

دیگه مثل قبل نه باهاش دست میدم،نه پیشش میشینم.عیدم همه میرن دستشو میبوسن،من از همون دور سلام میکنم.بعضیها لیاقت محبت و احترام ندارن.

حسین جان❤️سلام من بر تو باد در تک تک روزهایی که جهان هست،ماه و خورشید هست،آسمان هست،...امااااا من نیستم🌸از امروز(۲/بهمن/۱۴۰۲)نگران از دست دادن کاربریم نیستم.😊😌🍂🍂همیشه سکوت نشانه‌ی تایید حرف طرف مقابل نیست.گاهی نشانه‌‌ی قطع امید از سطح شعور اوست...!🤌🍂🍂خدای قشنگم؛خدای من♥️این روزها بیشتر حواست به من باشد!میگویند بزرگترین شکست از دست دادن ایمان است...حواست باشد که من شکست نخورم!من هنوزم تو را به نام قاضی الحاجات میخوانم؛حتی اگر همه‌ی التماس‌هایم را نادیده بگیری...هنوز هم تو را الرحمن الراحمین میدانم؛حتی اگر سخت بگیری...هنوز هم تو همان خدایی! اما من...نگذار که از دست بروم عزیز دلم😍من امیدم به توست...برای دلم امن یجیب بخوان!امن یجیب بخوان تا آرام شود این مضطرب...تا آرام گیرد این قلب نا آرام من...♥️❤️❤️،یادمان باشد که ما خون داده‌ایم🇮🇷یک بیابان مرد مجنون داده‌ایم🇮🇷یادمان باشد پیام آفتاب🇮🇷دست نااهلان نیفتد انقلاب🇮🇷

اخه نمیخوام به شوهرم سرکوفت بزنه چون همیشه بچه های دیگشو میزنه تو سرمون اصلا ازش دل خوشی ندارم خدا ل ...

بی خیال بقیه اصلا شاید بقیه بچه هاش دوست داشتن خونه شون رو هم روز مادر بزنن به نام مادرشوهرت، هر کسی برنانه خاص خودش رو داره، برادرشوهرم دیروز استوری کرده بود کیک و گل و سکه پارسیان داده بود به ننه اش، مگه قراره همه مثل هم باشیم 

برگشت گفت بچه تو بردار برو دیگه نبینمت گفتم مهرم بده تا برم گفت تو لیاقت نداری عروس ما باشی گفتم برع ...

مادرشوهرمن خیلی خوبه جاریم از اینکه بقیه عروسها خونه مادرشوهرم میرن ومیان خیلی ناراحت بود،به مادرشوهرم گفته شما دنبال عروسات موس موس میکنی مادرشوهرم دلخور شده بهش گفته فقط از خدا میخوام یه عروسی مثل خودت گیرت بیاد،دعا یا نفرین بودنشو خودت تشخیص بده

چه نکو طریق باشد که خدا رفیق باشد..
خداشاهده وقتی بودن همش دعوا داشتیم وقتی ماهی ی بارمیرفتیم خونه باباش برگشتنی جنگ مفصل داشتیم ی مدتنگ ...

دقیقا مشکل ما همینه هیچ کاری برامون نکردن اما همیشه توقعات بنی اسرائیل ازمون دارن دیگه بریدم از دستش اینقدر تو جمع خردم میکردم که کلا اعتماد به نفسم از دست دادم خونه نشین شدم 

حالا بعد این همه سال میگه جمع کن برو، میترسم نکنه دوباره بره سحر بندازه به جونم از دیروز فکرم درگیر این موضوع لعنت خدا بهش

دقیقا مشکل ما همینه هیچ کاری برامون نکردن اما همیشه توقعات بنی اسرائیل ازمون دارن دیگه بریدم از دستش ...

چقد بیشور واقعن‌‌ اینو باید از پایین تنش دار بزنن 

بببن هر هفته  ۴گوشه خونت چند قطره سرکه بریز

هر ۴شنبه  برگ بو دود کن

هرروز اسفند دود کن

اینا انجام بدب هبچوقت جادو بهت اثر نداره هیچ جادو و دعایی


دقیقا مشکل ما همینه هیچ کاری برامون نکردن اما همیشه توقعات بنی اسرائیل ازمون دارن دیگه بریدم از دستش ...

نترس اون جادو نمی کنه تو خودت، خودت رو جادو میدکنی

تا زمانی که سرت رو جلوی   ظالم خم کنی همین میشه یکبار باید برایرهمیشه دمش رو قیچی کنی

مادرشوهرمن خیلی خوبه جاریم از اینکه بقیه عروسها خونه مادرشوهرم میرن ومیان خیلی ناراحت بود،به مادرشوه ...

قدرشو بدون به خدا اگر مادرشوهر من فقط یکبار پشتم بود دنیا را به پاش میریختم، خودش بدجنسی که می کرد هیچ، کاری هم کرد که همه ی بچه هاش باهام دشمن شدن، جاریم یه ساله عروسی کرده اونم با من دشمن هیچ کاری باهاش نداشتم ولی اینقدر اینا ازمن گفتن که اونم تشنه خونم، حالا جالب اینجاست جاریم مادرشوعرم اصلا آدم حساب نمیکنه ولی بازم عزیز 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792