منظور من از این جمله که "جامعه تو رو بیشتر محدود میکنه و آدم متوجه میشه که با ازدواج کردن ، محدودیت کمتری داری تا مجرد موندن تا سن بالا"
این نیست که ادما یا جانعه قانون محدودیت بزارن برای مجردا - منظورم محدودیتیه که خودِ آدم مجرد کم کم از درون احساس میکنه ..
ازدواج هیچ تضمینی برای خوشبخت کردن آدما نمیده . گاهی تنها کاری که ازدواج انجام میده، همشکل و شمایل کردن ادما با مردم و جامعه س... مجرد موندن تا سن بالا یعنی تمایز داشتن و متفاوت زندگی کردن با اکثر افراد جامعه.. پس یه دردسرها یی داره...مثلا وقتی همه دوستا یا اعضای خانواده یا دخترای فامیل ازدواج میکنن شاید دیگه ادم توی جمعشون راحت نباشه،خب این یه محدودیت درونی ایجاد میکنه..
اینم بگم حرف من درباره ی مجردهای سن بالا بود ، نه هر مجردی