؟
همیشه مامانم
هعیی دست رو دلم نذار که خونه
آره
بله خیلی زیاد حرفی که نمیخاستم کسی بفهمه رو الان نصف گیلان و قم ساوه می‌دونن
نه والا، من اونیم که همه با خیال راحت پیشش حرف میزنن، اما حرفای خودم تو دلم چال میشن
ن راز ک نبود ی بنده خدایی بود خیلی کنجکاوی میکرد ی روز هرچی دروغی بود بهش گفتم اونم واقعا باورش شده بود بعد بهم گفت من رازتو ب هیچ‌کس نمیگم گفتم دستت درد نکنه برا همین بهت اعتماد داشتم و گفتم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
46 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز